صبح است و شکوفه¬ها شکوفا شده¬اند
دستان دعا بر آسمان، وا شده¬اند
از «این» به «یَابنَ» راه دوری رفتند
هم صحبت مهدی مصفا شده¬اند.
*
مِهرم به صفای عالم مهدی باد!
مُهرم چو نگین خاتم مهدی باد!
قلبم چو شکار ماتم مهدی شد
جانم به فدای مقدم مهدی باد!
*
مهدی! تو بیا مرا از این غم برَهان
از بند تمنّای دو عالم بِرَهان
خو کرده دلم به کوچکی¬های بزرگ
بسیارترین! دلم از این کم برهان.
*
ای خوب¬ترین! بپرس از ما حالی
تا اوج وصال خود عطا کن بالی
گرچه نرسد به چیدن خالت چشم
نگذار خیالم از جمالت خالی.
*
جامی بده جمعه¬ی قرار یار است
احوال دو آبشار چشمم زار است
هم عشق تو ماتم است و هم مرهمِ جان
شادم که به عشق یار، دل بیمار است.
*
رفتیم و به وصلش نرسیدیم هنوز
رخسار صمیمی¬اش ندیدیم هنوز
عمری به فدای لحظه¬ی آمدنش
آماده و سرشارِ اُمیدیم هنوز.
*
آن یار که دیوانه¬ی رویش شده¬ام
وابسته به اوصاف نکویش شده¬ام
یکتای دو عالم است و نامش مهدی ست
من نیز اسیر آرزویش شده¬ام.
در وصف انتظار یا مهدی(عج)
ادرکنی
یلدایتان مبارک