چهارشنبه ۲۴ بهمن
شور عشق شعری از مشکوة توکل
از دفتر آستان عشق نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۹۱ ۱۲:۳۳ شماره ثبت ۷۹۴۸
بازدید : ۸۰۹ | نظرات : ۰
|
آخرین اشعار ناب مشکوة توکل
|
باتو از شور عشق سرشارم
باتو تکرار دوستت دارم
باتو شبها به روز می ماند
صبح روشن بود شب تارم
با تو من از بهار لبریزم
شعر ریزد بجای گفتارم
میتپد تا ابد به سینه ی من
نام تو جای این دل زارم
ماهی و آسمان سرای تو باد
من که در این زمین گرفتارم
آسمان تا زمین ز هم دوریم
ره به جایی ندارد اصرارم
باز هم عاشقم به روی تو و
خود فریبی است گر چه انکارم
در خودم من به جستجوی توام
بی تو حتا ز خویش بیزارم
تا خیال تو هست و آغوشم
همه شب تا به صبح بیدارم
نازنینم بگو چه کم دارم
تا در آغوش خود تو را دارم
عشق در باورت نمی گنجید
تو شدی از چه رو گرفتارم
گفته بودی که بگذرم از تو
فکر کردی که من خود آزارم
مثل من دل نمیکنی از عشق
بیش از این نازنین میازارم
گر گذشتی که هیچ اما بعد
طالب وعده ای دیدارم
مشکوة
پنجم شهریور91
4 بامداد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.