يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
آخرین اشعار ناب بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
|
هق هق 🌹🌹🌹
ویرایش شد در تاریخ ۱۴ آذرماه ۱۳۹۸
هذیان سردی در درونم می دمد هق هق
گه میل ریزش دارد و گه می وزد هق هق
در لابلای خاطرات چرک من جنگیست
در این کشاکش روح من را می گزد هق هق
در جوهر خودکار من صد لخته روئیده ست
در واژه های خسته ی من می تپد هق هق
بی تابی ام را نقطه ای سیال فهمیدست
ترسم که در گهواره ی عمرم رَود هق هق
امشب برای کودک بغضم بغل وا کن
تاری به مجرای گلویم می تَند هق هق
کابوس های زنده ام در تخت من خوابند
چشم هزاران زن درونم می زند هق هق
با دردهای مستتر خو کرده ام دیریست
گم کُن مرا در بودنم تا بشکند هق هق
بعدش اگر ماند از نبودن های من چیزی
بنگر که این ته مانده ام را می دَرَد هق هق
در قهقرای قهقهه یک خنده هق هق شد
بر شانه های این "صنم" هم می خزد هق هق
غزلی از تابستان ۹۸
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرص و ادب و احترام استاد بزرگوار بینهایت از شما و حسن توجهتان سپاسگزارم باعث افتخار است که اینچنین مهربانانه و با سخاوت مصرع به مصرع شعر این حقیر را مورد نقد قرار دادید و راهنمایی هایی ارزشمند فرمودید . دستان پر مهر شما را می بوسم و برایتان سلامتی و سعادت آرزو دارم . تا آنجایی که امکان داشت شعر را ویرایش کردم و دوباره ارسال می نمایم بینهایت سپاسگزارم این لطف شما را فراموش نکرده و ارج می نهم خداوند حافظ و نگهدار شما 🌹🌹🌹🌹
هق هق 🌹🌹🌹
هذیان سردی در درونم می دمد هق هق گه میل ریزش دارد و سر می زند هق هق
در لابلای خاطرات چرک من جنگیست در این کشاکش روح من را می گزد هق هق
در بطن خودکارم هزاران لخته روئیده در واژه های خسته ی من می تپد هق هق
بی وزنی ام را نقطه ای سیال فهمیدست ترسم که در گهواره ی عمرم پَرد هق هق
امشب برای کودک بغضم بغل وا کن ترسم که بر طاق گلویم هم تَنَد هق هق
کابوس های زنده ام در تخت من خوابند چشم هزاران زن درونم می جَهد هق هق
با دردهای مستتر خو کرده ام دیریست گم کُن مرا در بودنم تا بشکند هق هق
چیزی اگر ماند از نبودن هام بعد از آن بنگر که این ته مانده ام را می دَرَد هق هق
در قهقرای قهقهه یک خنده هق هق شد بر شانه های این "صنم" هم می خزد هق هق
🌹🌹🌹🌹 | |
|
درود و عرض ادب و احترام استاد بزرگوار سپاسگزارم 🌹🌹🌹 | |
|
درود و عرض ادب و احترام عزیز بزرگوار سپاسگزارم 🌹🌹🌹 | |
|
درود و عرض ادب و احترام بزرگوار سپاسگزارم 🌹🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خیلی شاعرانه و زیباست.
سرشار از آرایههای ادبی؛ مانند:
_ هذیان هق هق میکند: استعارهی مکنیه (تشخیص)
_هق هق میل ریزش دارد: استعارهی مکنیه
_خاطرات چرک: شاعرانهای تلخ است.
_ هق هق دست من را می کشد: استعارهی مکنیه (تشخیص)
_بطن خودکار: اضافهی استعاری (استعارهی مکنیه، تشخیص)
_هزاران لخته روییده: استعارهی مکنیه
_واژه های خسته: اضافهی استعاری (استعارهی مکنیه، تشخیص)
هق هق واژههای خسته را سر می بُرَد: استعارهی مکنیه، (تشخیص)
_با دردهای مستتر خو کرده ام دیریست: شاعرانهای تلخ.
_ کَم، گُم: جناس ناقص حرکتی (اختلاف در حرکت حرف اول)
_کابوس های زنده ام در تخت من خوابند: استعارهی مکنیه (تشخیص)
_ کودک بغض: اضافهی تشبیهی (تشبیه بلیغ)
_ هق هق بیخ گلو را ول کند: استعارهی مکنیه (تشخیص)
_ چیزی اگر ماند از نبودن هام: پارادکس / پارادوکس
_هق هق ته ماندهام را سرکشد: استعارهی مکنیه (تشخیص)
_بی وزنی ام را نقطه ای سیال فهمیدهست: بسیار شاعرانه است.
نقطه ای سیال فهمیدهست: استعارهی مکنیه و تشخیص دارد.
_مانند گهواره: تشبیه
_ تکانم می دهد هق هق: استعارهی مکنیه (تشخیص)
_در قهقرای قهقهه یک خنده هق هق شد: واجآرایی (تکرارِ واجِ \\\\"ق\\\\")
_بر شانه های این \\\\"صنم\\\\" سر می نهد هق هق: استعارهی مکنیه (تشخیص)
نکتهای پیرامون ردیف و قافیهی شعر جاری:
ردیف شعرتان (هق هق) است. افعالی که قافیه شدهاند، همخوانی ندارد نازنینم
به بن مضارع افعالی که قافیه قرار دادهاید دقت کنید:
فعل: بن مضارع:
می کند _________ کُن
می زند _________ زَن
می کشد _________ کش
می بُرَد _________ بُر
شود _________ شو
می دود _________ دو
کند _________ کُن
سر کشد (فعل مرکب) __ سر کش
می دهد _________ دِه
می نهد _________ نِه
فقط بین (شو ، دو) و نیز (دِه، نِه) همخوانی است؛ امّا در نگاه کلی همخوانی قافیه وجود ندارد.
البته این عدم همخوانی، در بن مضارع را معمولا در بسیاری از اشعاری که فعل مبنای قافیه قرار میگیرند، شاهدیم.
در هر حال جدا از مبحث قافیهها، شعر بسیار زیبایی است. سرشار از تصاویر شاعرانه و احساس و تخیل.
شاعرانههایتان ماندگار