سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 21 ارديبهشت 1403
    3 ذو القعدة 1445
      Friday 10 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۲۱ ارديبهشت

        غزلی برای استقبال

        شعری از

        مــــانی سرخابی

        از دفتر اشعار کلاسیک نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۱ ۱۵:۱۱ شماره ثبت ۷۹۰۸
          بازدید : ۷۷۲   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مــــانی سرخابی

        امشب هواي سيرو سفر ميكنم بيا

         يك آسمان ستاره خبر مي كنم بيا

        در گلشني بشيوه ي نيلوفران مست

         گردن كشي  ببام دگر مي كنم بيا

         در جانماز سبز دو دستان مضطرم

         شوري بپا بشوق سحر مي كنم بيا

        يك شعر عاشقانه به ژرفاي زندگي

          تقديم  حاميان  بشر مي كنم  بيا

         مشتاق يك نگاه  عطشناك عاشقم

          بيخود زخود هواي خطر مي كنم بيا

         از كوچه هاي سنگي گلخانه خسته ام

         تا انتهاي  جاده  گذر  مي كنم  بيا

        در بارگاه شرم نگاهت  منم  دخيل

         شق القمر بديده ي  تر مي كنم  بيا

         وقتي (طلا) بجرم عيارش شكسته شد

        تنها  محك   ضمانت  زر  مي كنم بيا


        این غزل سروده خواهر گرامیم خانم طلعت خیات پیشه(طلا کرمان) میباشد

        با استقبال از سروده شان  و تضمین مصرع اول غزلشان با افتخارغزلی سراییده ام:


        (امشب هوای سیر و سفر میکنم بیا)

        از بغض بی کسی گونه تر میکنم بیا


        عمریست که در تنهاییم شکسته ام

        در خاطرت شب  گذر میکنم بیا


        در شهر من جایی برای پرسه نیست

        با هر قدم قاصدک ها نظر میکنم بیا


        هیزم شکن شدی کوبیدی به ریشه ام

        جانم هنوز هوس آن تبر میکنم بیا


        قاشق شکسته ام، در چله شام عشق

        هر چهارشنبه چادر به سر میکنم بیا


        درگیر شعله ام ، شمعی زرد و نیمه سوز

        از مرگ پروانه گل را خبر میکنم بیا


        از بس که  اشک ریخته ام جانم به لب رسید

        بعد عبورت  احساس خطر میکنم بیا


        حرفهای گفتنی را (طلعت)  سروده است

        عمریست که با یادت سفر میکنم بیا.

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0