سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        تا آخر

        شعری از

        کوروش فلاح نژاد (رِند)

        از دفتر شعر سیاه نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۱۶:۲۸ شماره ثبت ۷۸۹۲۹
          بازدید : ۷۱۲   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)

        با همه آشفتگی های سردرگم عفونی ام
        در بیخوابی هایم دردیست که میخرم به جان
        تا سوی خورشید تازانم به شب نخواهم باخت
        راهی ام تا رویش برگ در هیاهوی باران
        .
        که درخت تر از درختم پای کوه
        لباسی دوخته ام
        با پوست نیمه سوخته ی انسان
        و سری سبز
        با ‌آینه هایی ژرف
        ایستاده به تماشای جهان
        .
        در سرم تیمارستانی ست
        با دیوارهای مخدوشِ دغدغه
        قربانگاهی ست از حقیقت های زنده به گور
        شکنجه گاهی ست از فریادهای رو به آسمان
        .
        با واژه هایی که نیست جمله می سازم
        با بالهایی که نیست پرواز می کنم
        مرفین به مرفین
        زخمهایم رسیده به درد
        بخیه به بخیه
        پُرم از کاردهای رسیده به استخوان
        .
        تا تعبیر این ‌کابوس شوم
        هر شب از درد غارت شده
        عقیم می شوم در فریادهای کبود
        تا تکثیر شَوم در شعر های سیاه
        که تنها یک قدم مانده به سپیده دمان
        .
        زمین نفس بکشد از مرگ بی مصرفان
        دیوانه وار روی طناب دار می رقصم
        شلیک می شوم در جوخه های اعدام
        که زنده بماند این عشق تجاوز شده
        نفرین به مردمان مرگ پرست
        نفرین به این عقیم شدگان
        .
        با راهیان گم شده در برهوت مرگ
        باز خواهم گشت
        با زخمهای فرو رفته در روان
        باز می گردم
        تا نباشم آتشی بجا مانده از کاروان
        .
        سرمان بر تن مباد هرگز
        قلبهای ما نزند دیگر
        مارا اگر باشد غم نان
        حرف شکم اگر حرف ما شد
        در گرسنگی های ممتد
        درد ما هم زمین هست هم زمان
        .
        دل به این جماعت هرزه نبند!
        به این یونجه زار دلخوش مباش!
        که بیشمارند نشخوارکنان
        چه عشقی ست به وقت انتقام
        آتش باید بود تا پخته گردند ابلهان
        .
        بیرون خزیده دیگر از کُنام خویش
        بیرون کشیده دشنه ی آخته را از سینه
        فرو کرده در غلاف تا بیخ
        تا تشویش افکار تاریخ
        من خواهم بود
        سر سری از کنارم نرو
        مرا تا آخر بخوان!
        تا آخر
        مرا بخوان!
        کوروش فلاح نژاد / پاییز ۲۰۱۹
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۱۴
        درود بزرگوار خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ ۰۹:۰۴
        ایامتان به شادی
        درود درود
        ادیب دانا وتوانا
        خندانک خندانک خندانک
        اعظم قارلقی
        شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۸ ۱۳:۰۴
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4