دوشنبه ۵ آذر
*ای کاش رفته بودم* شعری از جلال کوشا
از دفتر تلخون نوع شعر خدا حافظی و جدائی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۹ ۱۲:۰۰ شماره ثبت ۷۸۸
بازدید : ۱۸۷۷ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب جلال کوشا
|
*ای کاش رفته بودم*
مهربانی مرده است
\"ای کاش رفته بودم \"
آرزویم بوی آسمان را نمی دهد
غریبم وهمه از یاد برده اند مرا
هوا بس گرفته وخفه است
نفس ها هر لحظه بیشتر می گیرد
نگاه ها سخت مضطرب است
کلام ها دیگر مفهوم نیست
یکدیگر را بد می دانیم و سرزنش می کنیم
همه خود را برای هیچ شکسته ایم
چه آرزوها داشتیم
حالا چه آرزوئی داریم
\" ای کاش رفته بودم \"
دیگر کسی مارا نمی خواهد
دیگر کسی مارا نمی خواند
دیگر کسی ما را دوستمان ندارد
از دوستانمان هم کسی را نداریم
دستهایمان مال ما نیست وبی اختیار:
تمام ظرف ها شکسته است
چراچهره ها کبود شده است ؟
چرا پرنده ها پرت شده اند ؟
\"ای کاش رفته بودم \"
قصه های ما سخت تلخ است
انگاردیگر خودمان نیستیم
این دیو سیاه در ما چه می کند
هر چه هست ونیست نابود میکند
نگاه ها به ما نفرت انگیز است
بعضی از ما که حالا کاری دارند :
\"چون دست ندارند \"
دست از کار کشیده اند
\"چون گوش ندارند\"
گوششان بدهکار نیست
\"چون پا ندارند\"
گامی در جهت رضای او بر نمی دارند
\"چون خوب نفس نمی کشند\"
نفس همه رابریده اند
\"چون چشم ندارند\"
بر روی همه چیز چشم خود را بسته اند
دیگر کسی حتی لحظه ای پای حرف های ما نمی نشیند
وه که چه سخت است
خودم هم خودم را دوست ندارم
دیگران هم مرا تحملم نمی کنند
فقط باید گریست
نه!!!
پس باید چه کار کرد؟
شاید کمی احترام
شاید کمی قدر شناسی
. . .
و چند سال بعد !
آیا مرا به یاد می آورید؟!
چند سال پیش ؟؟؟
در فلان جا !؟
و خنده ای تلخ !!!
\" ای کاش همان موقع رفته بودم \"
\" ای کاش رفته بودم \"
\" ای کاش رفته بودم \"
26/5/86
به مناسبت روز جانباز
منتظر انتقادات شما هستم- جلال ( کوچک شما ) - کوشا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.