سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 14 فروردين 1404
    5 شوال 1446
      Thursday 3 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        انسان راستگو برجسته ترین اثر خداوند است.الكساندر پوپ

        پنجشنبه ۱۴ فروردين

        معرفت عشق

        شعری از

        قانع تهرانی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۲۴ شماره ثبت ۷۸۵۴۲
          بازدید : ۴۷۳   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر قانع تهرانی

        معرفت عشق
         
        هان معرفت عشق ز پروانه بیاموز
        وز بهر طلب اتش دل را تو بیافروز
        آخر شود این صورت و ظاهر شود آخر
        از خود گذر و راه ز بی راهه بیاموز
        شمع است دل عاشق و پروانه چو جانش
        جان سوز بدين آتش و مردانه بياموز
        غافل منشين زان كه به دل آتش عشق است
        روشن طلبی را تو ز پروانه بياموز
        چون نيك عيان است كه عمرش به سر آيد
        تعجيل كند راه وصالش تو ز پروانه بياموز
        غايب مشو از فوج مريدان نگاهش
        ثابت قدمی را تو ز پروانه بياموز
        پر كن به قدح باده نوشين گلستان
        اين درد كشی را تو ز پروانه بیاموز
        باشد که چو پروانه شوی خوش خط و زیبا
        پرواز تو دلداده ز پروانه بياموز
        قانع به سخن خوش نتواند که ادا کرد
        لطف سخن از جلوه جانانه بیاموز
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۲۱
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا بود خندانک
        قانع تهرانی
        قانع تهرانی
        دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۸ ۲۱:۲۶
        زنده باشید استاد خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        مهدی سمیاری

        یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم ووو از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم ووو یک روز می آیی و من نه عقل دارم نه جنون ووو نه شک به چیزی نه یقین مست و خمارت نیستم ووو شب زنده داری میکنی تا صبح زاری میکنی ووو تو بی قراری میکنی من بی قرارت نیستم ووو پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد ووو گل می دهی نو میشوی من در بهارت نیستم ووو زنگارها را شسته ام دور از کدورتهای دور ووو آیینه ای رو به تو ام اما کنارت نیستم ووو دور دلم دیوار نیست انکار من دشوار نیست ووو اصلا منی در کار نیست امنم حصارت نیستم
        شاهزاده خانوم

        دلت گرفته از این دنیا ااا دلت گرفته برای خودت گاهی
        مهدی سمیاری

        معشوقه ی ما بود دل آرام جهان شد
        شاهزاده خانوم

        توی زنجیر هم نمی خواهم ااا پیش ِ آدم فروش گریه کنیم ااا بغلم کن شقایق غمگین ااا تا که با داریوش گریه کنیم
        یدالله عوضپور آصف

        انقلاب دوچشم تو در راه ست هرکه باشد مخالفش فانی ست اضطراب آورست این جنبش موجهایش بلند و طوفانی ست

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4