سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        میخواستم باهات حرف بزنم ،نبودی 

        شعری از

        بهزاد ساوانا

        از دفتر دلنوشته و کمی شعر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۲۴ شماره ثبت ۷۷۹۴۱
          بازدید : ۲۷۲   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        میخواستم باهات حرف بزنم ،نبودی 
        چلچراغ دلم را با خودت برده بودی 
        میخواستم پای درد دلهات بشینم، نبودی
        مرهم دردهایم را با خودت برده بودی 
        میخواستم به چشمانت زل بزنم، نبودی
        سوی ستاره را در چشمان سیاهت برده بودی
        میخواستم دستهایت را بگیرم نبودی
        دلم را در دستانت بی محابا برده بودی
        میخواستم سخن کوتاه کنم ،نبودی
        جانم را با رفتنت برای همیشه برده بودی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۰۲
        مروز ....
        از دورترین خورشید
        از پنجره سرزمین مان
        آفتاب گرفتم
        قطره قطره ی عشقت را
        تا بریانم کند

        من چه عاشقانه ،
        عشقم را بتو هدیه دادم
        و تو چه نجیبانه
        آنراگرفتی
        بیا
        خمار آلوده کن
        آفتاب نگاهت را
        تا زیر نرگس نگاهت
        بمیرم

        منوچهر بیدل خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک زیباست
        لیلا امریاس(پریسا)
        پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۷:۲۵
        درود بر شما
        ترانه زیبایی سرودید
        مسعود میناآباد  مسعود م
        جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۲۳
        سلام

        در شکــوه شب نشستم ،
        تا ببینم چشم تو
        عهـــد با آیینه بســـتم تا ببینم چشم تو
        -------------------------------------------- مسعود م
        درود برشما
        دعوتید به چشم تو....... خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۶:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        درود درود درود
        خندانک خندانک خندانک

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5