جمعه ۲۵ آبان
نقره داغ شعری از رضا چیرانی
از دفتر قدرمطلق نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۷:۳۶ شماره ثبت ۷۷۷۸۸
بازدید : ۵۴۷ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب رضا چیرانی
|
با تو هستم
ای به یغما رفته در تاراج طوفان های سختِ بی سرانجامی
تو ای افتاده پای ریشه های مخفی و بی جانِ استیصال
در آوار پاییزانِ بی برگی
گمانم اشک ها خشکید
در تبعید لبخندی که هرگز نقش بستن را نمیفهمید
لای آن ترکهای کبودِ تا ابد باقی
با توام ای دل
نفهمیدی میان این قمار نابرابر سخت مغلوبی؟
شنیدی جیرجیرکها تمام بغض هاشان را بهار، آواز میخوانند؟؟
اینجا هر زمستان پوزه بندِ "هیس" روی نقره داغ صورتِ مغموم، میخندد
عبورِ بی سرانجامِ نگاه قاصدکهای شناور
در ارکستر تلخ باد
تا رگهای مسدود تنِ نیلوفران ساده ی بی سرزمین
انگار
آب را در هاون اندیشه میکوبد
آی پاتوق های غمگین از حضور خسته ی تاریخ
رویاهای من،
آکنده تر از "مویه" در آوازِ تب دارِ "سه گاه" جیرجیرک هاست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شورانگیز و زیبا بود