سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 28 فروردين 1404
    19 شوال 1446
      Thursday 17 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        پنجشنبه ۲۸ فروردين

        انصاف

        شعری از

        علیرضا تنگستانی

        از دفتر عاشقانه نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۳۱ شماره ثبت ۷۷۱۶۴
          بازدید : ۴۴۶   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا تنگستانی

        از دریا دل زده‌ام 
        اما غرقِ چشمانت را دوست دارم 
        .
        از ارتفاع می ترسم  
        اما سقوط از بلندیِ نگاهت را دوست دارم 
        .
        از دود سردرد می گیرم 
        اما کام به کام غمت را دوست دارم 
        .
        از نفس بریده‌ام 
        اما هوا شدن در ریه‌ات را دوست دارم 
        .
        از بغض فراری‌ام
        اما گریه در فراقت را دوست دارم 
        .
        از آغوش لبریزم 
        اما کشش آغوشت را دوست دارم 
        .
        از آدمها گریزانم 
        اما نزدیک بودنت را دوست دارم 
        .
        از رنگ قرمز رو گردانم  
        اما یاقوتِ لبانت را دوست دارم  
        .
        از اسلام دلخورم 
        اما تسلیمت بودن را دوست دارم 
        .
        از فرفره متنفرم 
        اما موهای فرت را دوست دارم 
        .
        از صف نان بیم دارم  
        اما انتظار برایت را دوست دارم 
        .
        از تکرارِ در هر چیز بیزارم 
        اما تکریر در دیدنِ عکسانت را دوست دارم 
        .
        از مرگ واهمه دارم 
        اما شهید شدن در راهت را دوست دارم  
        .
        از دوست داشتن خسته ام 
        اما دوست داشتنت را دوست دارم  
        .
        از گرما دوری می جویم 
        اما سوختن از بهر زبانت را دوست دارم 
        .
        از سردی می لرزم 
        اما بی تفاوت بودنت را دوست دارم 
        .
        از تاریخ بیزارم 
        اما عشق بی پایانت را دوست دارم 
        .
        بعد از این همه دوست داشتن 
        تو تنها کافیست 
        عدالت را دوست بداری 
        تا ببینی دوست نداشتنم 
        انصاف است یا ستم...!؟
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۸ ۰۸:۵۹
        سلام شاعر گرامی
        قلم روانتان همیشه برقرار
        درودفراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۸ ۱۷:۰۶

        ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻧﺮﺍﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻫﻮﺳﯽ
        ﻫﻮﺱ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻧﻪ ﺳﺮﻡ

        ﭘﺪﺭﺕ ﮔﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ ﻓﺮﻭﺧﺖ
        ﭘﺪﺭ ﻋﺸـــــــــــــــﻖ ﺑﺴـــــﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﭘـــــــــــــــــﺪﺭﻡ ......... شهریار

        خندانک خندانک خندانک
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۹۸ ۱۰:۵۴
        ممنونم بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1