سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 10 بهمن 1403
    30 رجب 1446
      Wednesday 29 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

        چهارشنبه ۱۰ بهمن

        عینکت را بردار

        شعری از

        آرمان قادری

        از دفتر تقاص نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۸ ۲۳:۳۵ شماره ثبت ۷۶۸۰۳
          بازدید : ۳۸۹   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آرمان قادری

        اندک اندک سپری شد
        فَلَک گشت و
        منظومه هم ساقط نشد
        اینبار اما
        دنیا را از زیر عینکت نگاه کن
         به چشم من آسمان را تماشا کن
        پرنده شو
        بلند شو پرواز کن
        ابر شو
        طوفان شو
        غرش کن
        باران شو
        پنجره ها را خیس کن
        دنیارا از زیر عینکت نگاه کن
        به چشم من آسمان را تماشا کن
        زیر پر بال پرنده
        روی ماهِ پشت ابر
        و چند متر زیر قعر چاه آبادی
        هرجا را که شود به کام بیاوری
        خدا هَست در این نزدیکی
        پاک شو
        لکه ها را بشور
        بنشین و کمی آرام شو
        به چشم من آسمان را تماشا کن
        اینبار اما
        عینکت را بردار و
        صورتم را برانداز کن
        زیر لب
        دم گوشم
        آرامشی برایم دعا کن
        که خدا هست در این نزدیکی
        آسمان را از آن خود کن
        بگذر و دگر مرا رها کن
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۸ ۱۵:۴۷
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا بود خندانک
        محمدصدوقی
        جمعه ۱۵ شهريور ۱۳۹۸ ۱۳:۲۷
        خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۱۵ شهريور ۱۳۹۸ ۱۳:۵۷
        درودتان
        زیبااااا
        قلمتان جاری
        خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        شنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۸ ۰۱:۱۵

        من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
        چشم بيمــــار تــــو را ديــدم و بيمار شدم

        واعـظ شهــــــــــر كــه از پند خود آزارم داد
        از دم رنــــد مــــى ‏آلــــــــــوده مــــَددكار شدم

        بگـــذاريـد كــه از بتكـــــــــــــــــــــده يادى بكنم
        مـــن كـــه با دستِ بت ميكــده، بيدار شدم ـــــــــــــــــــــ( امام خمینی )
        _______________________ . خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3