این صدای هل من ناصر چراست
یا رب اینهمه غوغا چراست
اینهمه اشک و ناله بر که راست
اینهمه سینه زدند زنجیر زدند بر سر زدن چراست
اینهمه سیه پوش شدند چراست
اینهمه آتش به جان دوختن چراست
یا رب اینهم آرزو به مردن چراست
اینهمه سر بی تن بر نیزه چراست
اینهم تن بی سر زیر سم اسبان چراست
اینهمه اشک از ملائک چراست
این لرزه بر عرش خدا چراست
یا رب اینهمه موی سفید بر سر زینب ع چراست
این همه اسیر زخاندان شفا چراست
اینهمه شلاق زدندن بر. تن آنان چراست
چرا یا رب آن طفل دخترک معصوم بی پدر
می زند فریاد ای پدر کجایی ای پدر
میزنند شلاق بر ما به روی و تن
کجایی ای پدر تا نوازش کنی این دخترت
ببین غریب و تنها شدیم کس نماند یاور به من
یا رب یارب یا رب یا رب
چرا ان طفل دخترک دید روی پدر بداد جان زتن
من نفهمیدم یا رب چه گفت آندخترک اخرین سخن له پدر
یا رب چرا بر انهمه مهر از آل شفا کردند بر او جفا
انکه بود سرورش بهتر از بود و بقا
مرهم درد و بود شفا
آن پناه هر بی پناه
دادرس مظلوم و خیر رسان
یاور غریب و هر تنها
پدر هر یتیم و بی نوا
غمخوار غمگین و ناتوان
بخشنده تراز حاتم طایی و بود چون علی ع و مصطفی ص
آیینی بسیار زیبا و شورانگیز بود
اجرتان با بی بی دوعالم
موفق باشید