تکرار

بعله برداشت با مخاطبه
اما باید از برداشت اشتباه هم جلوگیری کرد

برداشت مخاطب مربوط به خودش می باشد
معنی سروده ها معمولا چند وجهی میشود
که ممکن است یکی از آنها مورد نظر شاعر نباشد
در ثانی شاعرباید کلید رهیافت برای مخاطب را در سروده مستتر کند
البته نه مثل کلید مش حسن
شاد باشید

... بس که دارد زندگی پرواز ها و سقوط
گر خواهی چراغی نیست چاره ای جز عاشقی
#هادی_سعیدی
ممنون

منظورتونو نفهمیدم

بله همینطوره تکرار امری بیهوده وکسل کننده تلقی میشه
به طور مثال چرخه زندگی اگر بر محوریت تکرار بنا میشد
هیچ شروعی پایانی نمی داشت و درهیچ پایانی امید به آغاز مجدد طلوع نمی کرد ومعنا ومفهوم ها که در تضادها وتناقض ها نهفته شده ارزش خودشون رو از دست میدادن...
ویا همین نظریه ی کوانتمی فیزیک وقانون نسبیت و حتی
علم های به دست آمده می تواند نقطه ای کوچک در مقابل معلومات ناشناخته ای باشند که بی نهایت هستند واز عجز وناتوانی مخلوق که قادر به دربر گرفتن کلیات که از جزئیات تشکیل شده اند نیستند متذکر میشه ...
طبق یافته های جدید علاوه بر جهان ما جهان های مختلفی نیز وجود دارد که ما از آن ها بی خبریم
اگر طبق گفته های قرآن کریم روزی جهان ها به پایان برسند میشه اینطوری فکر کرد که با از بین رفتن جهان ها یک جهان یکپارچه ویکتا به وجود بیاد
که نوید دهنده ی حیاتی ابدی وجاودانه باشه
هرچند که عقل انسان از پی بردن به اهداف خالق عاجز وناتوان است

به قول نیما یوشیج در یک سالگی فرزندش:((پسرم یک بهار یک تابستان یک پاییز و یک زمستان را دیدی از این پس همه چیز در جهان تکراری ایست جز مهربانی))

به قول نیما یوشیج در یک سالگی فرزندش:((پسرم یک بهار یک تابستان یک پاییز و یک زمستان را دیدی از این پس همه چیز در جهان تکراری ایست جز مهربانی))