خار و گل

درود بانو
بسیار زیبا و خوش آهنگ بود

از چه رو در اعتراضِ سرنوشتِ گل بمانیم؟!


موفق باشید

درود شاعربانو
چه نیمایی زیبا و پرمعنایی
جسارتاً یاد شعری قدیمی از کتاب "کنسرت حیات من" این حقیر افتادم:

آیا اگر مجنون شبی
لیلای خود را تنگ در بر می گرفت
افسانه می شد نزد ما؟
آیا اگر شیرین دمی
شیرینی اش را بی ریا
تقدیم یارش کرده بود
این بیستون سنگدل
اینگونه زیبا می نمود؟
آیا نظامی عشق را
جز هجر معنا کرده است؟
یا حافظ و سعدی از آن
جز رنج و حرمان و بلا
چیزی به ما آموختند؟...
این واژه ی مرموز را
کی می توان معنا نمود؟
هرجا و هرکس گفت عشق،
منظور او حرمان و درد و رنج بود
هرجا و هرگه عاشقی
کامی گرفت از دلبرش
پرونده اش مختومه شد
این است آن شرح غلط
بر واژه ای بالاتر از شرح و بیان
آری عزیزان!
هجر هرگز عشق نیست
هجر آغاز است
در راهی که در پایان آن
یکنفر با چشم خیس
غرق یکی دیگر شده
عشق، حس ناب لاله ایست
که در بهار زندگی
پرپر شده...(م. فریاد)
ببخشید صفحه تونو خط خطی کردم
تا گُلِ روی تو زیباتر شود در باغ عشق
در کنار ساقه ات ماندم وجودم خار شد...(م. فریاد)

شاد باشید شاعربانو

سلام ودرودبر مهربانوی عزیزم
احسنت بسیار عالی وزیبا ودلنشین سروده اید
آفرین دس درست موفق باشید عزیزم
عاقبتت بخیر درپناه خدای مهربان غمت برباد
آمین

درود بر شما
زیبا بود

صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت گل خاری هست
رقیب: نگهبان

درودتان
بسیار زیباااااااا و دلنشین

سلام برشما
بسیــــــــــــــار زیبـــــــــا بود
قلمتـــــــــــان جاودانــــــــه

زیبا

شعری پر مفهوم و زیبا
موفق باشید