سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        لباس فاخر می خواهم

        شعری از

        محمدرضا دماوندی

        از دفتر بربام دل من نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ ۱۷:۰۹ شماره ثبت ۷۲۹۷۳
          بازدید : ۳۵۰   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدرضا دماوندی

        بنگر به لباس فاخر شان 
        برازنده هست بر تن شان 
        بنگر که چه لباسی دارند شدن چو شاهان 
        مانده ام در حسرت و اندوه چنین لباسی 
        می خواهم لباس فاخر چو آنان 
        بیاور لباس فاخر برای مان 
        این گونه لباسی را می خواهم 
        لباس ساده را نمی خواهم 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۸ ۲۰:۰۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه ما بود خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۸ ۰۷:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۸ ۱۱:۰۴
        سلام شاعر بزرگوار
        زیبا سروده اید موفق باسید ودرپناه خدای مهربان
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عمران
        پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۸ ۱۱:۵۲
        آنان که لباس نو به نو میدوزند
        خیاط محله را لباس نو می پوشند
        سرمایه اگر به کار آید خوب است
        نه آنچه که بانکهای ما میگویند
        شهرام مودب
        جمعه ۳۰ فروردين ۱۳۹۸ ۱۱:۰۳
        درودتان،
        مانا باشید خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۳۰ فروردين ۱۳۹۸ ۱۴:۰۴
        درود بر شما.... خندانک خندانک خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        جمعه ۳۰ فروردين ۱۳۹۸ ۲۱:۳۱
        درود آقای دماوندی گرامی خندانک
        بقول استاد سخن_سعدی شیرازی_:
        تن آدمی شریف است به جان آدمیت
        نه همین لباس زیباست نشان آدمیت خندانک

        صدايت مي زنم هرچند دير است
        اگرچه واژه در بغضم اسير است

        صدايت مي زنم همچون گياهي
        كه خشك و تشنه در چنگ كوير است

        لباس مردم اينجا تازيانه
        تن نامردمان غرق حرير است

        چه بسيارست اينجا قلبهايي
        كه پرپر گشته ي فصلي حقير است

        چه بسيارست اينجا سروهايي
        كه سر ببريده در پاي امير است

        بسي مي لرزد اينجا شير چون بيد
        در اين جنگل سگ و روبَه دلير است

        دلم خون است از دست كساني
        كه پشت خنده هاشان هفت تير است

        دلم خون است كاينجا عقلها هم
        براي كشتن انسان اجير است...

        مگو فرياد با نامحرمان راز
        كه دل را محرم دل دستگير است...(م. فریاد)
        یادش بخیر این غزل رو چند سال پیش به دوست عزیزم رضا نظری تقدیم کردم توی همین سایت... دلتنگشم کاش سری به سایت میزد. شاعری فهیم و توانا خندانک
        ببخش آقای دماوندی
        صفحه تونو خط خطی کردم
        شاد باشید خندانک


        محمدرضا دماوندی
        محمدرضا دماوندی
        شنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۸ ۱۰:۵۵
        ممنون بابت نظر تون . نفرمایید خدا ببخشه خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3