سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شهنامه ی راه

        شعری از

        حسن خسروشیری (شباهنگ)

        از دفتر آفرینش نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ فروردين ۱۳۹۸ ۲۳:۵۶ شماره ثبت ۷۲۳۴۰
          بازدید : ۶۱۳   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسن خسروشیری (شباهنگ)

        من به آنم که تو آنم بدهی
        مطلب از باده نشانم بدهی
        جان به در میبرم از بی خردی
        گر تو شهنامه ی راهم بدهی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۱۴:۴۲
        سال نو مبارک خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        پنجشنبه ۸ فروردين ۱۳۹۸ ۰۱:۵۸
        در تکمیل گفته شما جناب شباهنگ گرامی برداشت کلی خود را خدمتتان عرض میکنم

        در مصرع اول من به آنم که تو آنم بدهی
        گفتار از سمت شاعر با حضرت حق و اعلام خضوع
        مصرع دوم مطلب از باده نشانم بدهی
        از می حقانیت به من ارزانی داری
        جان بدر میبرم از بیخردی
        مقصود واضح هست

        اما در بیت دوم برداشتی که داشتم این است که شما چیزی را از حضرت حق طلب میکنید که آن چیز مانند شاهنامه ای برای زمان شما باشد در واقع با آن داشته به مکنونات زمانه خود واقف شوید

        با درود بسیار خندانک
        سید محمد مبین محمودی
        پنجشنبه ۸ فروردين ۱۳۹۸ ۱۹:۵۸
        با سلام ازین که از زبان گذشته استفاده میکنید و زبان گذشته توسط شاعران نامی اشباع شده اگر بگذریم نشانه را مفعولی در مصرع اول و آخر نیامده که ضعف زبانيست دوم ضعف تالیف داره مطلب ازباده نشان دادن یعنی چی ?موفق باشيد
        حسن خسروشیری (شباهنگ)
        حسن خسروشیری (شباهنگ)
        جمعه ۹ فروردين ۱۳۹۸ ۰۰:۵۷
        درود بر شما و شادباش نوروزی پیشکش شما.
        در ادامه:
        نخست سپاسدارتان هستم برای ارج نهادن به این کوچکترین و نقدی که فرمودید.
        اما در پاسخ:
        به نظرم نخستین اصل نقد این هست که منتقد خود نقدپذیر باشد که امیدوارم اینگونه باشد.
        نقدی که فرمودید، در نگاه نخست دارای پنج بخش آشکار است که به ترتیب و در اندازه دانش خویش پاسخ خواهم داد.
        ۱. بطور کلی هر هنری هیچ زمان اشباع نخواهد شد، شعر که دیگر جای خود دارد. در این مورد صد در صد با شما اختلاف نظر دارم؛. در همین زمینه استفاده از زبان گذشته را نقد فرمودید. بزرگوار، با توجه به توضیحات و مشخصات نمایه تان اینگونه برمی آید که در زمینه شعر سپید فعالیت دارید، پس شما خودتان را یک شاعر میدانید و من هم خلاف این را نمیگویم، اما چگونه است که چنین نظر عجیبی نسبت به یک شعر دارید و نحوه بیان شاعر دارید؟
        آیا قانونی در ادبیات جهان (نه حتی ایران) نسبت به استفاده یا عدم استفاده از زمان گذشته، حال یا آینده در مقاطع زمانی گوناگون در شعر وجود دارد که این کوچکترین انسان در دنیای شعر از آن بی خبر مانده ام؟
        ناگفته نماند بیشتر دوستانی که مرا میشناسند با نگاه من به دنیای شعر آشنا هستند، من هیچگونه حدّ و مرزی برای شاعر و شعرش قرار نمیدهم، شاعر در همه حال آزاد است آنطور که می بیند و حس میکند، اندیشه اش را بیان دارد (البته این یک مبحث گسترده است و اگر مایل بودید حاضرم با یکدیگر تبادل نظر داشته باشیم)
        پس پیش از اینکه به بخش دوم نقدتان بپردازیم، از شما خواهشمندم این کوچکترین را نسبت به دانشی که کسب کرده اید آشنا سازید (با ذکر منبعی که مورد استناد قرار خواهید داد)
        پس از آن اگر فرمایش شما بجا و مستند بود و پاسخی جز پذیرش اشتباهم در ادبیات نماند، به اشتباه خویش اقرار خواهم کرد و بخش دوم نقد شما را با جان و دل پاسخ خواهم داد.

        امیدوارم متوجه ارزشی که برای شما و نقدتان قائل هستم باشید، زیرا من تا آخرین نفس در پی آموختن هستم و هر آنکه در این راه نشانه ای هرچند ناچیز به من دهد، آموزگار و استاد خود خواهم دانست.

        چشم براه پاسخ تان نشسته ام بزرگوار محمودی

        شباهنگ
        ارسال پاسخ
        سعید فلاحی
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۰۷:۰۷
        درود شاعر ارجمند

        سروده ای ناب داشتید
        احسنت
        خندانک خندانک خندانک

        موفق و موید باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        فائزه طاهری(ماهور)
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۰۹:۲۷
        بسیار زیباست
        👏👏
        کبری یوسفی
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۱۱:۳۳
        سلام
        مرحبا
        بسیار زیباست
        موفق باشید ودرپناه خدا
        سال نو مبارک خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۱۷:۲۳
        درودتان
        زیبااااا
        نوروزتان پیروز
        خندانک خندانک خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۱۹:۴۵
        بسیار زیبا با پوزش نظر شخصی من اینست که میتوان مصرع آخر را اینگونه تغییر دهید گر تو شهنامه زمانم بدهی عیدتان خجسته خندانک
        حسن خسروشیری (شباهنگ)
        حسن خسروشیری (شباهنگ)
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۲۱:۱۷
        درود بر شما و شادباش نوروزی پیشکش دل پر مهر شما.
        نیازی به پوزش نیست بزرگوار، من نقد رو برای تمام سروده هام باز گذاشتم تا افتخار شاگردی داشته باشم.
        در مورد بند آخر که فرمودید،
        امیدوارم دلایل این انتخابتون رو هم بفرمایید تا بتونم بیشتر با نگاه شما همساز بشم.
        تا پاسخ تان رو دریافت کنم :

        یکی از اهدافم در بند پایانی، نشان دادن بزرگی و ارزش مخاطب اصلی شعرم در نظرم بود.
        هدف دیگرم، نشان دادن ارزشی ست که برای شاهنامه در روشنگری راه خرد بود، اگر راه رو از این معادله حذف میکردم به مقصود نمیرسیدم.
        معمولا برخی نکات رو درباره سروده هام بروز نمیدم، اما در اینجا لازم هست نکته ای رو خدمت شما بگم:
        مبدأ آفرینش این شعر در ذهنم، بند آغازین بود که در آغاز به اینصورت بیان داشتم:
        "من به آنم که تو راهم بدهی"
        اما در ادامه تصمیم گرفتم "راه" رو به "شهنامه" نزدیکتر بیان کنم تا مخاطب رو بیشتر به سمت حکمت وجودی شاهنامه سوق بدم.

        یکدنیا سپاسگزار شما هستم استاد بزرگوارم.
        ارسال پاسخ
        حسن خسروشیری (شباهنگ)
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۲۱:۰۱
        درود بر همگی سرورانم
        امیدوارم سالی سرشار از رسیدن به مقصد آرزوها داشته باشید.
        سپاس از مهرتان
        حسن خسروشیری (شباهنگ)
        يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۸ ۲۱:۲۲
        سرورانم،
        در تکمیل پاسخی که برای بزرگوار "جاوید الف" نوشتم:
        اون توضیحات بیشتر در محدوده واژه ها و انتخابشان هست وگر نه اطمینان دارم همگی به مقصود و مفهوم نهان در این سروده واقف هستید.
        هوشنگ زاهدی
        دوشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۸ ۱۹:۲۰
        درود بر جناب خسرو شیری گرامی
        سروده ای زیبا بود
        سلامت و برقرار باشید و نوروزتان پیروز باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدزبیر براهویی (میم دادخواه)
        شنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۸ ۰۹:۱۹
        درود بر شما خندانک

        زیبا و دلنشین بود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4