سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        مثنوی _ عشق_

        شعری از

        غلامرضا شیبانی

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ اسفند ۱۳۹۷ ۱۰:۱۱ شماره ثبت ۷۲۰۰۲
          بازدید : ۲۷۷   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر غلامرضا شیبانی

         حوالی ِ دلتنگی ، عاشق شدم
        سپردم دلم را به عشق خودم
         
        نه دلشوره ماند و نه دلتنگی است
        عجب حال خوبی به من داده دست
         
        هوای دلم عاشقانه است ، ببین
        ندیدم کسی ، این حوالی چنین
         
        عجب قدرتی داده عشقم به من
        بیا با تو از آن بگویم سخن
         
        اگر جایی دیدی در ِ باز ِ عشق
        در آ تا ببینی تو اعجاز عشق
         
        سخن از لب و بوسه و چشم نیست
        تلقی ِ عشق ، اینچنین ، سادگیست
         
        مرا می برد هر کجا میل اوست
        مجاز است به هر کاری با بنده دوست
         
        اگر سر بخواهد ، من آماده ام
        مبادا ، تصور کنی ساده ام!
         
        مرا با سکوتش صدا می زند
        سخن با دل من بجا می زند
         
        نگاهش نه با چشم سر ، با دل است
        نگاهی که اینگونه نیست باطل است
         
        من از جانب ِ عشق شدم انتخاب
        شد اوّل من ِ من به شدت خراب
         
        پس آنگه به تعمیر دل آمد او
        می معرفت در کفش ، در سبو
         
        گرفت نام و جایش به من ننگ داد
        دلی بدتر از صخره و سنگ داد
         
        گذشت و گذاشت تا رسیدم به عشق
        قد ِ ارزنی بد ندیدم به عشق
         
        مرا سوز دل عاقبت ساز شد
        نوای دل زارم آواز شد 
         
        به نرمی گرایید دل سنگیم
        ببین با جهانی هماهنگیم!
         
        سه حرف است و دارد سخن بی شمار
        قراری که میگیرد از دل قرار
        دکتر شیبانی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۲۲:۰۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
         غلامرضا شیبانی
        غلامرضا شیبانی
        دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ ۱۷:۵۴
        ممنون سپاسگزارم استاد استکی معزز و گرامی
        تندرست و شادکام باشید🙏
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۱۱:۴۵
        درودتان جناب دکتر شیبانی عزیز
        بسیار زیبااااااااا و دلنشین خندانک
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
         غلامرضا شیبانی
        غلامرضا شیبانی
        دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ ۱۷:۵۷
        جناب طهماسبی ، عزیز و بزرگوارید
        حضور ارزشمندتان را پاس میدارم
        ارسال پاسخ
        کبری یوسفی
        يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۱۹:۴۱
        سلام استاد بزرگوار
        بسیار زیبااااا ودل چسب
        موفق باشید ودرپناه خدا
        خندانک خندانک خندانک
         غلامرضا شیبانی
        غلامرضا شیبانی
        دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ ۱۸:۰۰
        بانوی ادیب و گرامی
        سپاس و درودم همیشه پیشکش محضر عالی شماست🌺🙏🌺
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ ۱۹:۲۹



        درودجناب دکتر شیبانی بزرگوار
        بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6