سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      ناب نوشته

      شعری از

      محمد زارع بامداد

      از دفتر مرگ پاییز نوع شعر دلنوشته

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ اسفند ۱۳۹۷ ۰۸:۳۳ شماره ثبت ۷۲۰۰۱
        بازدید : ۲۵۹   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد زارع بامداد
      آخرین اشعار ناب محمد زارع بامداد

      غزل بودی و ناب نوشته هایم همه ازآن تو بود! چه شد که شدی غزل جدایی و شدم قصیده ای شرح حال بیمهریت. تمام وجودم را بحر کشتی های بی بادبانت کردم و تو بی بهره ماندی حتی از قطره ای. همچون پرستویی و به آشیانه باز خواهی گشت لیک میترسم از آشیانه ای که پرنده ای دیگر جایش نشست. باد هستی و من ابر بهار، هرکجا آرام شوی همانجا خالی میشوم و همه چیز را با خود همصدا میکنم. موج میزند ساحل دوریت و دورادور تنها صدای شیون مرغان بگوش میرسد.اینجا در تجسم زیبای یک لبخند میبینمت و از زره زره آنچه روبروی من است بوجد می آیم. چه غروب بیتو تنهایی! هیچگاه اینگونه غروب دلم را نشکسته بود و اورا اینچنین تنها ندیده بودم! تا آخرین لحظه های روشنی به افق بی انتهای رفتنت چشم میدوزم و با آغاز شب ستاره ها تورا نشانم میدهند. چقدر از آنها بدم می آمد وقتی تو با آنها گرم میگرفتی و مرا از یاد میبردی اما حالا فرق میکند هرآنچه میگویی را آنها به من میگویند اما همه با هم و من هیچ نمیفهمم چه میگویند. میدانی از روز جدایی همه چیز را به خدا سپرده ام اما نمیتوانم هنوز تورا به او بسپارم و تنها از او میخواهم تورا به من برگرداند برای لحظه ای ارزشمند باتو حاظرم عمر بی ارزش بی تورا فدا کنم و سجده بر جاپایی که به تو خطم میشود بگذارم.
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۲۱:۲۷
      درود بزرگوار خندانک خندانک
      ایمان نوش آذری
      دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ ۰۰:۰۹
      اینجا جیغ و‌کف و سوت مد است برای بالا بردن امتیاز.
      به خودت نگیر.
      نوشتی دل نوشته و تقد میخواهی! جرات می خواهد.
      غزل بودی و ناب نوشته هایم همه ازآن تو بود! چه شد که
      در همین یک قسمت هم ایراد نوشتاری داری هم معنایی هم نگارشی هم....
      غلطهایی مانند ختم حاضرم و ... نشان از بی دقتی شماست.
      ضمنا ارتباط ساختاری و‌معنایی در سراسر نوشته نیست.و در
      همچون پرستویی و به آشیانه باز خواهی گشت لیک میترسم از آشیانه ای که پرنده ای دیگر جایش نشست. حتی جمله با فعل درست تمام نشده است.
      بیشتر بخوان. توانایی بیان احساس لطفی است که خدا به شما عطا کرده پس قدرش را بدان و پرورشش ده.
      کبری یوسفی
      يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۰۶:۵۸
      سلام بزرگوار
      زیبا وجالب بود
      موفق باشید درپناه خدا
      خندانک خندانک خندانک
      همایون طهماسبی (شوکران)
      يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۱۱:۳۱
      درودتان
      خندانک خندانک خندانک
      فائزه طاهری(ماهور)
      يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۱۱:۳۸
      زیبا بود👌
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ۱۷:۳۵
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0