دوشنبه ۳ دی
مبعث شعری از احمد کاظمیان (شهاب )
از دفتر شهاب نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ ۱۸:۰۹ شماره ثبت ۷۱۶۳
بازدید : ۱۴۹۱ | نظرات : ۱۴
|
دفاتر شعر احمد کاظمیان (شهاب )
آخرین اشعار ناب احمد کاظمیان (شهاب )
|
آدميت سالهابعدازمسيح
درلجن زارجهالت مرده بود
زيرشلاق خداوندان زور
پيكرپيررسالت مرده بود
دست خون آلوده ي ابليسيان
برتن تاريخ بايك خط زشت
بهرجعل حاكميتهاي زور
حكم نقض آدميت مينوشت
زآسمان آبي چشم يتيم
قطره قطره اشك ماتم ميچكيد
كام ظالم خون هرمظلوم را
خوشترازپستان مادرميمكيد
باعبورازروي درياهاي خون
كشتي قدرت به ساحل مي رسيد
جنگهااسلاف رابلعيده بود
وزرگ اخلاف هم خون ميمكيد
سينه ها ازكينه هالبريزبود
آتش فتنه به كيوان مي رسيد
بازتاب ضربه شمشيرها
براخوّت خط بطلان ميكشيد
اندراين غوغاي گيتي سوزجهل
كزخلايق جمله شدقطع اميد
ناگهان بالطف بي پايان حق
ازديارمكه خورشيدي دميد
سرچوزدخورشيداحمدازافق
بازتابش سرزد از آيينه ها
ابررحمت نيزباريدن گرفت
شست رنگ كينه راازسينه ها
لحظه ها ازهمدلي شدبارور
دستهاگشتندباهم آشنا
غنچه ي لبخندبرلبهاشكفت
تازه شدباردگرپيوندها
ازضميردردمندان پاك شد
واژه هاي آشتي سوزنفاق
پشت استكباررادرهم شكست
وحدت وهم بستگي واتفاق
شد درخشان هردوعالم تاابد
ازنگاه آفتابي اينچنين
رودوجنگل هردوكردندآشتي
بوسه زدباران به لبهاي زمين
احمدكاظميان شهاب
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.