يکشنبه ۱۶ دی
همه جا را گَشتم شعری از ابوالفضل قنایی
از دفتر ابوالفضل قنایی نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ۲۲:۴۰ شماره ثبت ۷۱۳۹۷
بازدید : ۴۲۷ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب ابوالفضل قنایی
|
همه جا را گَشتم
اُتاق ها
آشپزخانه
حیاط
ولی نبودی
کفش هایَم را پوشیدم
از سرِ کوچه تا تهِ کوچه
زنگ ِ تک تک ِ خانه ها را
یک به یک زدم
سُراغَت را از همه گرفتم
ولی هیچ کس از تو خبر نداشت
دست از پا دِراز تر
به سَمت ِ خانه برگشتم
در راه
همسایه ی چند خانه آنوَرتر را دیدم
که اسباب کشی میکرد
از کِنارَش رَد شدم
تا نِگاهَش به من خورد
زیرِ لَب به کِناری اَش گفت
خدارو شکر که از این محل رفتیم
مَردَک ِ دیوانه را میبینی
هر روز می آید و
سُراغِ زَنَش را از ما میگیرد
مرا میگفت
ولی من دیوانه نبودم
من فقط
دیوانه وار
دوستَت داشتم...
#ابوالفضل_قنایی
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود
ارادتمندم بزرگوار | |
|
سلام و درود
ارادتمندم بزرگوار | |
|
سلام و درود
ارادتمندم بزرگوار | |
|
سلام و درود
ارادتمندم بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.