جمعه ۱۸ آبان
|
دفاتر شعر سید امان اله درخشانی
آخرین اشعار ناب سید امان اله درخشانی
|
📝نسل سوخته...
ما وارثِ مجنونِ کوهی، بی همآوردیم...
پَروَرده ی گهواره ی، لیلای پُر دردیم...
ما زاده ی آن جنگلِ، بادامِ بی برگیم...
پای بهاران ما بسی، آشفته و زردیم...
ما از تبارِ آن سپیداران، به پای باغ...
زاییده از بطنِ بلوط و، کلبهای سردیم...
بیگانه در چشمانِ پر زنگارِ شهرِ شب...
از کودکی با خود هزاران، زخم آوردیم...
از روزگاری سبز در، آن پهنه ی دشتیم...
آواره ی این کوچه ی، متروک و شبگردیم...
اکنون اگر هر بیتِ شعرم، یک غمی دارد...
هم قافیه با واژه ی، افسوس همدردیم...
تقدیرِ ما شاید چنین، بر تارکِ دل گشت...
یک سرنوشتِ شوم در، فردای هر فردیم...
ما لاجرم خو کرده ایم، با روزگارِ درد...
معنای پاییز و غمِ، هر شاخه ی زردیم...
آه ای زمان برگرد و آوارِ خودت بنگر...
ما را ببر زینجا همه، ویرانه و طَردیم...
📆خرداد 97...
✍🏻سید امان اله درخشانی...
|
نقدها و نظرات
|
سپاس بیکران | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.