سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        مقطعات

        شعری از

        علی مشکین فام

        از دفتر شعر و دلنوشته ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷ ۲۳:۱۳ شماره ثبت ۶۹۴۹۷
          بازدید : ۶۳۰   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب علی مشکین فام

        ای باغبان باغ من ،ای درد پرفراغ من/
        خاموش مکن چراغ من ،ای امیدنگاه من/
        ای دردبی درمان من/ای طبیب دردان من/
        بیا بنشین کنارمن،ای وصل وای هجران من /
        گربروی از برمن جان نماند زتن من /
        بیا بنگربه زخم من ،ای توطبیب دردمن/
        ای همه کس ای کس من ،ای دلبرو نفس من /
        دمی نبینم روی تو جهان بودقفس من/
        ای دین و ای ایمان من ،ای دادو ای بی داد من /
        بی دادمکن تودادمن،ای دادرس و فریاد من /
        ای توطبیب دردمن ،بنگر دل پردرد من /
        مشکین فام دیوانه ام ،بیا ببین مستی من/
        دیوانه روی توام،ای دلبرو نگارمن /
        عمریست چشم انتظارم،دمی بنشین کنار من/
        علی مشکین فام 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷ ۱۰:۱۰
        درود جناب مشكين فام گرامي
        دلنوشته بسيار زيبا و سرشار از احساس بود
        اگر تمايل داريد كه به غزل تبديل شور بهتر است كتب مربوط به عروض و قافيه و اشعار بزرگان و اساتيد جديد و قديم را مطالعه فرماييد
        موفق و پيروز باشيد خندانک خندانک خندانک
        علی مشکین فام
        علی مشکین فام
        چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ۱۹:۲۷
        بادرود.بزرگوار پیدا نکردم کتابی که فرمودید .مطالعه‌ کنم.
        ارسال پاسخ
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۵:۴۱
        سلام بزرگوار
        دروتان
        زیباست
        در پناحق خندانک خندانک خندانک
        محمد مهدی بخارائی
        پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷ ۱۰:۲۰
        دلنشین است و عالی خندانک
        درود فراوان بر شما خندانک
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۵۶
        شاعر فرزانه
        جناب مشکین فام عزیز
        با سپاس از آفرینش این غزل زیبا و معنا گرا.
        متشکرم
        سلام
        ای توطبیب دردمن ،بنگر دل پردرد من /
        مشکین فام دیوانه ام ،بیا ببین مستی من/
        دیوانه روی توام،ای دلبرو نگارمن /
        عمریست چشم انتظارم،دمی بنشین کنار من/
        همایون طهماسبی (شوکران)
        پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۷ ۲۱:۴۹
        درودتان
        بسیار زیبااااااا
        خندانک خندانک خندانک
        مجید شیاسی  مجید
        جمعه ۱۶ آذر ۱۳۹۷ ۱۶:۵۶
        سلام درود برشما بسیار زیبا
        علی مشکین فام
        چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۲۸
        ممنونم بزرگوار از حمایت شما عزیزان نصبت به این شاگرد کوچکتان.
        علی مشکین فام
        چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۳۷
        بادرود.وتشکراز همه همراهان عزیزم که لطف شما است شامل حال اینجانب شده تا بتوانم در مکتب عشقتان شاگرد کوچکی باشم ، امیدوارم درکنارشما بیاموزم .(بودن را).( عشق را ) وبفهمم راه درست زیستن را ..
        سعید فلاحی
        چهارشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۷ ۱۹:۴۱
        درود و صد درود
        عرض ادب و احترام
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شعر زیبایی سروده اید
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید
        شاهزاده خانوم

        درویش ها به فقر خیانت نمی کنند ااا ما دست های پوچ به یک هیچ قانعیم ااا بیت دوست داشتنی بود بازم نوشتم
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        قلبم چنانش می تپد کز پیرهن بیرون جهد ااا آیَد کنار قلب تو عشق و سلام ات بر دهد ااا بخشی از یک غزلم ااا سپاس بدروددد

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1