جمعه ۲ آذر
رفتنت شعری از مهدی تنهائی
از دفتر شب های مهتابی نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۷ ۱۹:۱۵ شماره ثبت ۶۹۱۲۷
بازدید : ۶۹۹ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب مهدی تنهائی
|
#م_ت_
زود رفتی و نشد، خبری از سویت...
چون نبردی هرگز، بو یی از عهد و وفا...
وندادی تو به این عشق بها...
گر چه تنها و غریب؛ عصر هر روز چنین دلگیرم...
ولی افسوس نشد...
رفتنت هم تو رو از من نگرفت...
#م_ت_
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم از لطف و توجه و نظر ادیبا نه ی شما بانو عجمی عزیز...خب احتمالا نیمیایی کو تاهی باشد...سعی کردم مختصر و مفید ادای مطلب کنم بر بی وفایی یار... سپاس نگاه زیبایتان بر سرو ده های نازیبای من... | |
|
سپاس مهرتان استاد استکی عزیز | |
|
ممنون بانو سبتی پور عزیز نگاهت زیباست | |
|
سپاس مهرتان بانو یوسفی عزیز | |
|
سپاس مهرتان بزرگوار | |
|
درود متقابل بر شماجناب مودب عزیز | |
|
سپاس جناب طهماسبی عزیز | |
|
سپاسگزارم بانو خزاعی عزیز...پاینده باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
دلانه ای بااحساس بود نمی دانم اشتباهی قالب راسپیدزده ایدیا نه
اما این شعرموزونه وبیشترشبیه به نیمایی هست تاشعرسپید
گرچه شعرتصویرخاصی نداشت وبیشتریک دلنوشته ی بااحساس بود
دراین چندجمله اتفاق شاعرانه ی خاصی. که مخاطب راجذب کنه نبود
فقط جمله ی اخرش بامعناوزیبابودوخودش کلی حرف داشت
رفتنت هم توروازمن نگرفت
البته زبانش عامیانه وشبیه ترانه شده تورا ازمن نگرفت بهتره تابابقیه ی شعرهمخوانی داشته باشه....
موفق باشیدوامیدوارم که جسارتم راببخشید بزرگوار
..