پریدن از خوابِ سرخِ نرسیدن
مجالم میدهد،
تا سـَر از پای نشناخته،
به حـَـشْـرگاهِ تنهایی
سـَـرَکی بکشم
اگر پیدا کردن راه از بیراهه
به مذاق ابلیسِ وسوسه خوش نمی آید
چه باک....!؟
که سالها به انتظارِ فَلق و شـَفقِ
این آسمانِ بی در و پیکر
در گاهشمارِ اوقاتِ سَـماوی بنشینم..!!!!
اکنون که قرار است به گناه از تبارِ زیتون بودن
فرصت طلبیِ این روال را
بر پریچهری از تبار آهن و دود ببخشایم،
آراستگیِ سقفِ خانه ام را
به دیدارِ ستاره پیوند زدن،
خطای بزرگیست
که از دهان افسار نکشیده ی این ایام میشنوم
برخواستن و نگریستنم
بر شفاعت دستان شما نبوده
و نمیدانید که خوش قامتی سرو برایم،
دست به دعا شده.
به خیالِ گاه و بیگاهتان هم خطور نمیکند
که هنوز ایستاده ام
محکم و مستور
و همچنان تنها با قلمی استوار تر از بهانه های لاکردار
حالا ای تیره روزانِ حسود
گمان نکنید
این میخ و چکشِ بیهوده
قایقِ شناورِ اراده را
به قعرِ دریایِ کوته بینی تان میکشاند
بدانید صورت این اَلوار ها
با خونِ کرگدن های صریح الهجه صیقل خورده
آگاه باشید
اکنون،
آسمان در دستانِ من است
اگر متحد و یاوری بود
درکِ فلسفه ی طبیعت را
از پشتِ پرده ی دَهریون
چنان برایش بازگو میکردم
که از روحانیت حجم این فضا
به مریدانِ مسیح،
پشت پا بزند
کلامی نه از جنس شعر،
که خود نیز میدانم
دیگر “مانای شاعر” نیستم.
دَرهـَم نوشته ای از نسلِ نمایش ارسطویی،
بالاتر از وَهمِ گنجشک های سینه پهلو کرده
روی بوم خواسته هایم
مینوشتم...
شاید اگر برچسبِ کمونیسم نبود
خلاصه تر می گفتم
شبحی بر فراز این شهر در حال گشت و گذار است
#ابهام_زدایی
ا.شجاعی
۲۵ آبان ۹۷
پ ن:
دهریون: ماده گراها یا ماتریالیسم از نگاه مولانا “گفت این عالم قدیم و بی کی است نیستش بانی یا بانی وی است”
مریدان مسیح: زیرشاخه ای از مذهب پروتستان امریکاست که با جامعه باز و ازاد پرستش میکنند و معتقدند هرکس به خواست خود به انچه قبول دارد عمل میکند
حشرگاه: محل برانگیخته شدن
مانا: تخلص شاعر بزرگ مهرداد جمشیدی
به شعر ناب خوش آمديد
سروده زيبايي را هديه آورديد
موفق باشيد