يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر یوسف اسفندیاری تخلص شاعر خاموش
آخرین اشعار ناب یوسف اسفندیاری تخلص شاعر خاموش
|
گفت عاشـق شُـده ای.داد خبر من چه کُنم؟
گشته ام عاشق و مجنون دگـر من چه کُنم؟
هر چـه منع ات بُکنـم . از دلِ من دور شوی
بر تو این حرف دگر نیست اثر من چه کُنم؟
گفتـه بـودم کـه بـرایـن راه دلـم پُـل نـزنـی
جای پُـل تـونلُ بـا .... زیـر گـذر مـن چه کُنم؟
هر چه گویم که نـه...انگار کری...نیست اثـر
پس بگو با دلِ دیـوانـه و شـر.مـن چه کُنم؟
با کلام و سُخن و حرف و حدیث آمده ای
با معـانی و کـلام زیـر و زبـر مـن چـه کُنم؟
مـانـده ام بـر سـَرِ تردیـد خـدایـا تـو بـگو
بین معشوقه و عـاشق تو نـگر من چه کُنم؟
این یکی عاشق و دیوانه ی من گـشته ولی
کرده این دل بـه دگر باز نظر مـن چـه کُنم؟
آه خـورشید وجودم پی مـعشوقـه ... ولـی
تو بگو با دلِ این قرص و قـَمر من چـه کُنم؟
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شيرين و زيباست