سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 14 آذر 1403
    4 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 4 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۱۴ آذر

        دوغم

        شعری از

        محمد حسین سلیمی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۷ ۲۱:۰۵ شماره ثبت ۶۸۷۹۵
          بازدید : ۵۶۰   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین سلیمی
        آخرین اشعار ناب محمد حسین سلیمی

        دو غم به روی دلت ماند حضرت مادر
        گمان کنم که دلت می زند به آن پرپر
        دو غم که مایه ی اشکند بر دل عشاق
        وآرزوی دل شیعیان بر آن یکسر
        دو غم که ناطق یک قصه ای زیک منشاء
        که زهره می شکند با شنیدنش اژدر
        شروع می کنم این قصه را از آنجا که
        که دید دست حرامی کشیده شد بر سر
        تلاش کرد و نشد آنقدر بلندی کرد
        نشد زروی سرش می گذشت چون تندر
        اگرچه مادر او یک سفارشی کرده است
        نگوید آنچه در آن کوچه می شدش مقدر
        ولیکن آن رخ او مثل شمس،زردی بود
        که قصه بود عیان بر بردار و خواهر
        پدر که جای خودش بسته بود دستانش
        سکوت ارث ثقیلی بود زپیغمبر
        میان خانه لبش هی تکان خورد دائم
        و بغض در دل و لکنت شدش چو یک شبدر
        نگه به مادر بافنده ی خمش کردو
        نگاه دیگری از بغض می زند بر در
        پس از یه عمر که بر کوچه ها نظر می کرد
        نتیجه ی گذرش می شدش دو چشمش تر
        به حیله خورده شرابی که نیش دارو بود
        سقوط را و به زردی کشد رخ اختر
        و خواهرش که بدیدش برای اول بار
        دوباره رفت به سمت قضیه ی مادر
        چقدر مثل هوای غریب کوچه شدی!
        مگر که چشم تو دیده جداری ای احمر؟
        گمان کنم که جواب سؤال را دانست
        چرا که مادر او بر برش شده اظهر
        دوباره دید نقابی که بود تکراری
        پس از سه ماه که رو می گرفت آن اطهر
        هزار سال پس از اندی می کند خاکی
        مزار پر عظمت را گروهکی احقر
        حرم به روی دل مادر خمی مانده
        حرم نه بلکه به دل مانده سایه ای اصغر
        گمان کنم که به حال وخیم بازم باز
        به فکر و ذکر چه بود آن مطهر اطهر
        ((بباف پیرهنی‌که کفن نما باشد))
        کفن چه دغدغه ای بود بر گل بستر
        نشست، خواهر قصه نشست،مادر باز
        به پهلو دست گرفته مکسری اکسر
        قیام کرد و به بازو لگد مرتب زد
        نشست مادر مان ، اونشست بر پیکر
        و خنجر ستمش را به پیش گودی برد
        نشد که مادر او بر سرش کشد معجر
        چرا که دست کبودش نشد به بالا راست
        و دید هرچه گذشته میان آن محشر
        نشد بریده زگودی زبوسه گاه نور
        زپشت می زندش نامرتبا خنجر
        کشید آه زدل آه ای حسینم آه
        و خواهرش چه طوافی کند به از هاجر
        زبس که داد زده واحسین و وا أماه
        صدای بی رمقی داشت از ته حنجر
        چه سرقتی زتن حجت خدا می شد!!
        چه سرقتی که فتوحش بود دو صد دفتر
        کشید پیرهنی که کفن نما بودش
        دوید روی تنش لحظه لحظه با استر
        کفن برای حسین و حرم برای حسن
        دو غصه و دو غمی اَست بر دل مادر
        ((گمنام))
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ ۰۷:۰۵
        کفن برای حسین و حرم برای حسن
        دو غصه و دو غمی اَست بر دل مادر

        صل الله علی بنت رسول الله (ص) فاطمه الزهرا و ابیهاو بعلها و بنیها و السّر المُستودع فیها بعدد مااحاط بهِ علمک یاالله
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ ۲۳:۱۶
        درود بزرگوار
        آیینی بسیار زیبا و با شکوه
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ ۱۴:۲۰
        درودهاااا برشما
        خدا پشت پناهت
        زیبا و عالی سروده اید خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ ۱۸:۰۷
        درودتان
        خندانک خندانک
        احمد خدادادی دهکردی
        شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ ۲۰:۲۹
        درودبرجناب سلیمی بزرگوار بسیارعالی سروده اید خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3