خرناسۂ استبداد
و تنفّرِ تعفّنِ یک کوچۂ بن بست
در خشْ خشِ چنگک های متداومِ
ضجّۂ یک زنِ نازا؛
و عزیمتِ نابهنگامِ پرستو های ناشاد
با وداعی جان سوز و ملامت بار؛
بهشتِ کرکسان، پذیرای مائدۂ آسمانی است.
آی !!!! تنهایی!!!!!! تنهایی!!!!!!
آه!!!! ولی
ای «آگاتای»!!!
ای نگاهِ بحث برانگیزِ ظلمتِ معصومانۂ
این شب!!،
در گیسوانِ بافته ات و بر من تاخته ات.
ای روحِ پرفتوحِ بلندِ سماعِ مولانا!!!
ای که کلکِ اندیشه ام را
بر لغزشِ یک گناه در انعقادِ کلام
[همچو شاملو که مکاشفه اش را با آیدای
خویش تجلّی می داد]، گرداندی ، رقصاندی.
امّااااا!!!! دیگرم با که سخن بگویم؟!
منادی ستارۂ قطبی
اشارتِ «امراۃ المسلسله»
ای ارتفاعِ شکوهناکِ سرودِ قلّۂ رشک
ای حماسۂ عشق!!!
ای دریای اشک
ای حجّتِ سفرۂ برکت خیزِ زمین
ای پری!!
ای که با فرمانِ زئوس،
ارّابۂ تندرآسای زمان را می دوانی.
و باشد که روزی با بوسۂ ناسیرابت،
مرا به خوابِ ابدی فرو بخوابانی!!.....
29 مهرماه 1397
1.«قدیسه مسیحی و شهید باکره بود. وی از دختران زیبای اهل سیسیل بود که عشق کوئینیتلیانوس را نپذیرفت و به همین علت در سال ۲۵۱ میلادی به طرز بی رحمانه ای به شهادت رسید.»
2.«" امراة المسلسله " زنی در زنجیر ، اشاره به شاهزاده آندرومدا دختر کاسیوپیا و قیفاووس دارد که با زنجیر به صخره ای بسته شده بود تا طعمه ی غول دریایی قِیطَُس گردد. البته آندرومدا به دست برساووش که شیفته ی او بود نجات می یابد و به یاد بود این واقعه در آسمان جای می گیرد.»