شنبه ۳ آذر
گلخن و گلخانه شعری از محمد حسین پژوهنده
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۷ ۱۰:۳۱ شماره ثبت ۶۷۳۵۰
بازدید : ۵۲۷ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر محمد حسین پژوهنده
آخرین اشعار ناب محمد حسین پژوهنده
|
گلخن و گلخانـه
«هرگز نخورد آب زميني كه بلند است»
پندي است گرانمايه تو را گر سر پند است
ما خِنك خود از ورطهء پستي بجهانديم
ما راست قدان را تك و تازي چو سمند است
ما چشم نداريم بر اين رشحهء فرهنگ
كامروز روان است و چه بسيار كه بند است
ما ديده بر آن ابر كرم دوخته داريم
كز افشرهء جان دهد آبي كه چو قند است
افتاده چو ما نيست كس اندر روي اين خاك
امّا چه كند آن كه چنان كوه بلند است؟
چون قلهء افراشته پر مجد و شكوهيم
آن قلّه كه برتر ز دماوند و سهند است
از ماست هر آن رود كه جاري است به هر سوي
از ماست هر آن چشمه كه شفّاف و روند است
گر خشك لبانيم ولي ساقي بزميم
ما كار نداريم كه چون است و كه چند است
ما ذروهء نازيم همان قلهء اعزاز
آن نقطه كه بس دور ز هر دام و كمند است
گر پست شويم از پي گندابهء اين جوي
سيمرغ و هماي شرف ازما گله مند است
فرزانه به پستي نكند ميل كه بلبل
گلخن نگزيده است چه گلخانه پسند است
شير همچو بزي ريش ندیدم که بجنباند
چون شرزهء اين بيشه و پر از غُرولُند است
بيداد كسان است نه بيداد الهي
بر گردن و دست آنچه به ما از غُل و بند است
مشعل بفروزی چو تو اندر ره طوفان
هشدار و مپندار كه خالي ز گزند است
گر سُفت پژوهنده همه دُرّ معاني
افسوس كه نزد سفها جمله چرند است!
18 / 2 / 1374. مشهد.
پ. ن:
این غزل با اصلاحات انجام شده بروزرسانی گردیده، درج میشود.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دروداستادبزرگوارم
بسیارزیباست