سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ژن واژگون

        شعری از

        یعسوب

        از دفتر سرشت نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۷ ۱۳:۰۰ شماره ثبت ۶۷۲۴۸
          بازدید : ۶۴۴   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر یعسوب

                  ژن واژگون
        کشتن و جنگ و گورستان در خون ماست
        درمان و محبت و گلستان در درون ماست
         
        روزها و شب ها تفکر و اندیشه من اینست
        من!؟از وجود ژن یا نشان از جون ماست!    جون =جان= روح   
         
        به این سو و آن سو می کشاند درون ما را
        دشمن و دوست در مَنِ که میم و نون ماست
         
        جنگ اول ما مابین ژن حیوانی و انسانیست
        این زیبا و پُر تَفَکر سخن از فریدون ماست
         
        لاجرم جنگی مابین هورمونهای خوب و بد
        بدان فسونگر و افسون در هورمون ماست
         
        نیست برون ز درون ما خوب و بد و زشت
        ژن و ژنوم دلیل تن گریان و خندون ماست!
         
        بسا صورتهای متفاوت دوست و آشنایی هم
        چون دلیل آشنایی ما باهم ژن همزبون ماست
         
        بهر هر کارَکَی و تِکانی در جهان دلیل و علم
        انسان، سیاهی بخت ما از ژن واژگون ماست
         
        ندانیم کی آییم و رویم و چگونه و کجا و چرا
        کدامین ژنوم به شانس جریان در خون ماست!
         
        کنیم گلایه، گناه از ماست ولی مجرم شیطان
        این رسوا برون نشان ز درون مدفون ماست
         
        نژاد پرستی و تبعیض با این جمله چه بی جا
        تن یکیِ ما و میمون نشانِ ژنِ میمون ماست!
         
        با گذر تمدن و دین ها کشتارهمچنان باقیست
        کشتن از قانون طبیعت و ژنِ اندرون ماست
         
        هر چه هست و نیست،هست در درون انسان
        فوران هیزم جهنم از فزونِ ژنِ جنون ماست
         
        آخرِ ژنِ خوب و بد و زشت و زیبا نابودیست
         نشان نابودی موسی هارون و فرعون ماست
         
        من بد می کنم تو هم سخت مجازات می دهی
        کشتن و خشم هم در ژن یگانه گردون ماست!
        .
        .
        .
        بدان که دلیل خلق جان و جهان آزمون ماست
        ندان ام این آزمایشِ ژن ماست یا جون ماست! 
              
        ای آن که واقفی از ژنِ درون و پیراهن برون
        بِفَهمان آزمون برحَسَب درون یا برون ماست!؟
         
        حیرانَ م ک عشق را ماورای یا مولکول نام کنم
        نَ! دلیل عشق اکسی توسین که هورمون ماست!
         
        درون پر زحیران و ماتم برون بجبر پر زاعتقاد
        فَهمان ک حق با دانشمندان یا روحانیون ماست؟
         
        خوانی، کنی اندیشه، گویی که هست ماتریالیسم
        کنون سخنان از هورمون و ژنِ دگرگون ماست!
         
        سید یعسوب حسینی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۱۲:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        پنجشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۷ ۰۹:۲۹
        __████__████_███
        __███____████__███
        __███_███___██__██
        __███__███████___███
        ___███_████████_████
        ███_██_███████__████
        _███_____████__████
        __██████_____█████
        ___███████__█████
        ______████ _██
        ______________██
        _______________█
        _████_________█
        __█████_______█
        ___████________█
        ____█████______█
        _________█______█
        _____███_█_█__█
        ____█████__█_█
        ___██████___█_____█████
        ____████____█___███_█████
        _____██____█__██____██████
        ______█___█_██_______████
        _________███__________██
        _________██____________█
        _________█
        ________█
        ________█
        اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست
        میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد . . .
        عید غدیر مبارک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک

        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۱۳:۲۲
        خندانک خندانک خندانک
        یعسوب
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۱۴:۴۹
        سلام استاد استکی
        سپاس خندانک
        یعسوب
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۱۴:۴۹
        سلام آقای انصاری
        متشکرم
        خندانک
        مریم فتحی پور دیچان
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۲۱:۱۰
        خندانک خندانک خندانک
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        سه شنبه ۶ شهريور ۱۳۹۷ ۱۹:۲۱
        شاعر فرهمند
        جناب حسینی عزیز
        با سپاس از خلق این اثر معنا گرا که در قالب غزلی ناب وضعیت موجود را هدف گرفته اس.
        متشکرم
        سلام
        محمد لطفی درویش
        سه شنبه ۶ شهريور ۱۳۹۷ ۱۹:۵۲
        درود نازنین هنرمند
        ایده ی قشنگی بود که درون شعر نهاده ای و ذهن ها را به چالش کشیدی
        اندکی بر قشنگی ظاهر شعر نیز یفزودی دلنشین تر میشد
        سپاس
        یعسوب
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۷ ۱۲:۵۰
        سلام استاد بزرگوار پارکی
        سپاسگذارم از اینکه شعر اینجانب را خوانده اید خندانک خندانک خندانک
        یعسوب
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۷ ۱۲:۵۱
        سلام خانم پوردیچان
        سپاس فراوان از گلهایتان خندانک خندانک خندانک
        یعسوب
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۷ ۱۲:۵۲
        سلا م آقای لطفی
        ممنون از نظرتون و پیشنهادتون خندانک خندانک خندانک
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        چهارشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۷ ۱۴:۲۶
        درود برشما خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۷ ۲۱:۴۱
        سلام ودرود برشما بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7