شنبه ۳ آذر
غریق عشق شعری از عبدالرضا مردی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۷ ۰۱:۱۳ شماره ثبت ۶۵۵۰۷
بازدید : ۳۲۴ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب عبدالرضا مردی
|
بیهوده بر رخ این آب چنگ مزن،
او هیچکس را شریک بوسه هایش نمیکند،
عمریست که گونه هایش را بر لبان ساحل میساید،
بیهوده در امید امن و آرام مباش،
که غریق این دریا را ساحلی نیست،
دندانهای تیز تکه هایت را به عمق اقیانوسها میبرند،
و تو در تاریکی مطلق،
بین هزاران سنگ هضم میشوی،
انگار که از اول نبودی،
مانند صدها غریق دیگر.
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود، از محبت و همراهی شما سپاسگزارم، همیشه شاد و پیروز باشید. | |
|
با سلام و احترام، نظر لطف شماست بزرگوار، سپاسگزارم. | |
|
سلام و درود، سپاسگزارم از محبت شما، موفق باشید و پایدار. | |
|
سلام و درود، نظر لطف شماست، سپاسگزارم. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیباست