عاشق اینم

درود گرامی
عاشقانه و زیباست

سلام دوست گرامی جناب رفیعی راد عزیز
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید...برقرار باشید

درود جناب کوروش بزرگوار
زیبا سرودید کمی چاشنی ترانه هم داشت
چون لولی آواره ی شبگرد
در عمقِ شبِ چشمِ سیاهت
شیدا شوم آواز بخوانم...
مستانه برای رُخِ ماهت

در عمق چشم سیاه ، آواره شدن ،خودش حرفیست آواره نه به معنای گم کردن یا سرگردان ،آوارگی گاه دیوانگیست که در بند بعدی به آن اقرار می کند... دیوانگی همان مجنون عاشق است که برای پیدایی آن به هر سازی می زند او می بیند ولی پیدا نمی کند نگاه کردن با دیدن فرق دارد دیدن فقط رد شدن است بدون توجه ولی نگاه کردن دقتی عمیق است که در مصرع آخر به آن اشاره شده که رخ ماهش را می بیند یعنی در شب تاریک چشمها ، ماه روشن می بیند که همان روی زیبای معشوق است و این عشق اوست و او عاشق این است و برمی گردیم به همان نام شعر \" عاشق اینم \"
قلمتان پایدار
زنده باشید

سلام و عرض ادب جناب رفیعی راد عزیز
چه قدر زیبا سروده اید.این ساختار زبانی و وزن روان را بسیار دوست داشتم.
ممنونم
پیروز باشید

درود ها گرامی

سلام بر حمید آقای عزیز
خیلی هم قشنگ و عاشقانه.
منم عاشق اینم که بنشینم،شعر بخوانم.
کار خیلی قشنگی است.

سلام کوروشعزیز زیباست روان وعاشقانه

خوش آهنگ و دلنشین بود عاشقانه شما

درود بر شما جناب رفیعی راد
احسنت بر شما بسیار عالی بزرگوار

درود دوست شاعرم
جناب رفیعی راد بسیار زیبا بود
حلول ماه مبارک رمضان بر شما
شاعر فرهیخته مبارکباد

سلام جناب رفیعی ارجمند
عاشقانه ای صمیمی و قشنگ بود
ولی برای پر کردن وزن، استفاده همزمان از ضمیر گسسته و پیوسته (بصورت مکرر) گل درشتی می کرد. مخصوصا اینجا که مصرع ها کوتاه هستند بیشتر به چشم میاد. به ندرت و در صورت لزومِ تاکید بر مطلبی می توان استفاده کرد

موهای توراشانه کنم من
قربانِ تو جانانه کنم من
شوریده ومستانه شوم من
بر غیرِ تو بیگانه شوم من
من محوِ نگاهِ تو بمانم...!
قربانِ تو جانانه شوم من
محوِ تو و پروانه شوم من
من عاشق اینم تو کِنارم
بادست سَرت شانه زَنم من
زیرِ سرِ تو شانه کنم من!

عذرخواهم
درودتان

سلام و عرض ادب جناب رفیعی راد گرامی
بسیار عالی قلم زدید
احسنت به شما
سپاس فراوان نثارتان
قلمتان همواره نویسا
🌹🌻🌼🌷🍀🍀🌷🌸🌼🌻