دوشنبه ۲۸ آبان
|
دفاتر شعر پرستو پورقربان (آنه)
آخرین اشعار ناب پرستو پورقربان (آنه)
|
باران،
وحشیانه
تن پوشِ پنجره های دل شده است...
سخت می کوبد خودش را
به شانه های سنگی قلبم ...
قاصدک ها نقاب زده اند
و در
بازی لجوجانه ی این طوفان
آسمان گیر شده اند !
سوگندِ پیله هایِ معلق
در جنون قافله،
خون می نوشاند
به کام پروانه های سرگردان،
که بتازند
به دیوارهای کاه گلی خاطره ات ...
شبیخون میزند
این آشوب بیچاره
به سقف کلنگی زندگی ام ...
انگار نمیداند
دهان دلواپسی های مرا
مهر سکوت زده اند؛
بازوهای
تُنگِ کوچکم دارد میشکند
از حجم زوزه ی
احوالِ جاری ...
و سر ریز میشود
از آن،
هوای خاک خورده ی
رویاهای شکسته ام ..
و هرچه
امیدم را
غرقِ بی قراری میکند ...
پ.ن
هوای رسوای شکستن با من و
آرزوی مرگم بی انتهاست...
(آنه_)
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر عزیز شعر ناب چه افتخاری است سایه سبز نگاه مهربان شما بر سر شعرهای من.الهی که همیشه مانا باشید و ما به حضورتان در جهان ادب ببالیم یک دنیا ممنون | |
|
سلام خیلی خوش آمدید استاد گرانقدرم،حضورتان مستدام | |
|
سلام بانو لطف کرده اید که در واژه زار کوچکم همراهم هستید،مقدمتان گلباران | |
|
سلام همیشه منتظرتان هستم در صفحه ی شعرم جناب شفیعی و واقعا خوش حالم میکند نظرات شما ممنونم بزرگوار | |
|
سلام مهربان بانو سرافرازم کرده اید با نگاهی سبز بر خانه شعرم.خیلی خوش آمدید | |
|
خوش آمدید | |
|
درود بر شما و سپاسگزارم خوش آمدید | |
|
درود برشما و بسیار متشکرم.خوش آمدید | |
|
سلام بر شما بزرگوار واقعا شورانگیز بودم برایم این همه نظر لطف از جانب شما و با وجودی که میدانم ناچیز چکیده های جوهر قلمم انقدر لایق تشویق نیست اما اوج گرفتم و بی اندازه خوش حال شدم که بزرگی از اهل قلم و ادب دوست این همه لطف داشته اند نسبت به شعرهای ناپخته ام. ممنونم از اینکه افتخار دادید و تشریف آوردید و وقت گذاشتید.قدر دان این نگاه سبز و همراهی ارزشمند هستم بزرگوار. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.