جمعه ۲ آذر
خدای خموش شعری از هنری داودیان
از دفتر فراراستینه نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶ ۰۵:۵۳ شماره ثبت ۶۲۲۰۰
بازدید : ۵۹۵ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب هنری داودیان
|
بیند جنایات، بنشسته در دور
شنود شیون مادر بر خاک گور
بیند انان که به نامش گویند زور
ارد نور عدالت به ظلمت چو هور
... هد
...................................................
دنیا، ظلم و ستم هر سو
بر جنایات، نهاده نام او
دنیا، ظلم و ستم هر سو
بر جنایات، نهاده نام او
خدا:
این بشر خلقت من نیست
ندانم ز کجا امده، کیست
بینوا را درد حکمتیست
مباشد کلامم، ندانم چیست
....هد
|
|
نقدها و نظرات
|
استاد علی میرزایی، ممنون حضورتان و ابراز نظر. در کل با شما موافق هستم، در نظر داشته باشید که من توضیحی در مورد خود شعر نداده ام و نخواسته ام برداشت مشخصی را دیکته کنم. من صرفاً انگیزه خود را برای نگارش مطرح کرده ام و این امریست عادی و متداول، زیاد خوانده و شنیده ام در مورد حادثه یا اتفاق و یا انگیزه ای که شعری و یا داستانی را به دنبال داشته است و هیچ برداشتی را پیشنهاد نکرده است. شاید هم حق با شما باشد، شاید برای تبرئه خود و یا احتمالاً برای در نظر گرفتن باور های دیگران چند سطری نوشته ام. اما در مورد - خدا در رفت، دگر نیست - حق با شماست، در اصل - خدا رفت، دگر نیست - بود ولی فکر کردم با اوردن - در - خشم خود را نمایان تر کنم، حق با شماست چیز جالبی از کار در نیامده است. | |
|
ابوافضل چطوری، ممنون که ریسک کردی و امدی و کفی زدی. فکر میکنم موضوع کمی زیادی اوانگارد بود. فکر میکنم نمیخواهیم مورد غضب ان چیزی که بالای سرمون هست واقع شویم، البته حق دارند، ترس امده از نسلی به نسلی ریشهای عمیقی دارند. بهر حال بگذریم بحث درازیست | |
|
آوانگارد دوست دارم... زئوس رو خیلی دوست دارم(از بچگی عاشق هرکول بودم) حداقل از بعضی خداها بهتره.... | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آمین