سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 14 بهمن 1403
    4 شعبان 1446
    • ولادت حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام، 26 هـ ق، روز جانباز
    Sunday 2 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است . نادر ابراهیمی

      يکشنبه ۱۴ بهمن

      حسن سیرت

      شعری از

      ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )

      از دفتر به رنگ قلم (مجموعه قالب های مثنوی) نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ مهر ۱۳۹۶ ۱۹:۰۸ شماره ثبت ۶۰۰۰۰
        بازدید : ۶۹۵   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )

      عاشقی می‌داد با بانگی حزین
      سویِ معشوقش که ای زیباترین
      .
      ای همه عالم فدای روی تو
      قبله‌گاهم بر خم ابروی تو
      .
      روز و شب پیچیده‌ام در موی تو
      افتخارم عاشقی در کوی تو
      .
      چشم مستت چون به عالم باز شد
      نرگس شهلا چنین غماز شد
      .
      تاب گیسویت جهان را تاب داد
      بر همه عالم می نایاب داد
      .
      آسمان از تو شَود نیلوفری
      چرخ آموزد ز تو افسونگری
      .
      تا که پر کردی ز عشقت جام را
      برده‌ای از جان و تن آرام را
      .
      مه جبینا کی فراق آید بسَر
      برفروزی بر منِ مسکین نظر
      .
      چون که با پروانه سوزم شامها
      عاقبت گیرم زِ ساقی جامها
      .
      کوه صبر از دوریت ویرانه شد
      ساغرم پُر ، همدمم پیمانه شد(۱۰)
      .
      .
      تا که هجران جمله گردد مختصر
      وا گذارد ، این شرار و این شرر
      .
      در خور شأنت سرائی ساختم
      خانه‌ای را بهر تو آراستم
      .
      خانه‌ای در دامن دشت و دمن
      باد عطری آرد از بوی چمن
      .
      در رهش ریحان زنم آلاله گون
      خشت خشتش آجری سیمینه گون
      .
      بر حیاطش جمله نسرین بایدت
      جوی آب و حوض رنگین بایدت
      .
      شاخساری از درختان کهن
      بلبلان شیدای رویت در سخن
      .
      اندرونش را سریری شاهوار
      گوهری آویزم آن را نامدار
      .
      فرشها می‌گسترانم بر زمین
      طرح و نقشی تازه و ابریشمین
      .
      می‌کنم آذین در و دیوارها
      چلچراغ آویزمش از طاقها
      .
      خوب‌رویان جمله خدمتکار تو
      حوریان اینگونه حسرت‌خوار تو(۲۰)
      .
      شرح این منزل چو او بسیار گفت
      از سرِ در تا لبِ دیوار گفت
      .
      بر سخن آمد مهی نیکو سرشت
      جمله‌هایش از طلا ‌باید نوشت
      .
      گفت سوی عاشق زار و حزین
      عاشقا ، یارا ، عزیزا ، بهترین
      .
      نیک دادی شرح روی و موی من
      خوب گفتی از خم ابروی من
      .
      گرچه خوبم من ولی بهتر ز من
      هست زیباتر بسی در انجمن
      .
      تا که این اندیشه‌ات در دست شد
      عاشقی رفت و هوس پا بست شد
      .
      چون به حسن ظاهرم دلبسته‌ای
      ناگهان بینی که از من خسته‌ای
      .
      باغ شدّادی که بهرم ساختی
      با زر و سیمت به آن پرداختی
      .
      چند روزی را چو در آن سر کنم
      بایدش بر دلبر دیگر کنم
      .
      خانه‌ای در قلب محزون بایدم
      جوی آبی از رگ و خون بایدم(۳۰)
      .
      پس اگر این منزلم در دل کنی
      لاجرم عشقم چو نم در گِل کنی
      .
      تا ابد این عشق ماند پایدار
      شرح آن بر جان عالم ماندگار
      .
      جای این دولتسرا جان بایدم
      عشق نابی پر ز «ایمان» بایدم
      .
      بعد از این جانا کمی نیکو نگر
      بر درون و حُسن باطن کن نظر
      .
      حسن سیرت به ز حسن صورت است
      عاشقی بر اهل معنا دولت است
      ​​​​
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      7