دوشنبه ۵ آذر
|
آخرین اشعار ناب جواد بخشی زاده
|
بـــغـــضـــ یـــکـــ شـــاعـــر:
دل دریا دیده
از جفا رنجیده
چون جفا کاران
برسرم سنگباران
سنگی به پای لنگم
با حال گیج و منگم
می زنی و می کشی ام
عاشق این خودکشی ام
با تو ای عشق پنهانی
قلب سنگ و سیمانی
مهر قبل آبانی
عشقی ناب و آرمانی
دیماه تر از همیشه
پیمان سنگ وشیشه
کشتی به گل نشسته
کوسه ی دلشکسته
دریا اسیر طوفان
باران و برف و بوران
یک شب سرد و برفی
دلخوش به فانوس نفتی
توپیچ انتظار پیر شدن
پیر و زمینگیر شدن
سرخورده و پریشان
آواره ای بی نشان
دیوار قبل از آوار
حرف و حدیث بسیار
زلزله و خرابی
اما هنوز تو خوابی
آوار بعد طوفانی
طوفان آنچنانی
دریای بی ماهی
کافه بین راهی
قلیون با طعم دو سیب
جاده به سمت تو شیب
جاده ی پر ترافیک
بن بست تنگ و تاریک
جنگل بعد بارون
نیم دقیقه تا تهرون
تهرون پر خاطره
دوشیزه ای باکره
دست توی دست عشقش
تا اونور قصه بردش
شبای پر شلوغی
خنده های دروغی
ی عشق اشتباهی
پیش میادش گاهی
ی میز بکر و عالی
فنجونای تو خالی
فنجون فال روی میز
قهوه ای تلخ و تیز
خنجر تو دست راستش
مجاب کن هرچی خواستش
برد توی شبا گمش کرد
پنهون از دید مردمش کرد
جوادبخشی_زاده
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد از نقد ظریف و موشکافانه تان ممنونم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.