(از مولود نبی اکرم (ص ) تاولایت علی علیه السلام )

بسم لله الرحمن الرحیم

(از مولود نبی (ص) تا ولایت )

خالق ، خدای لم یزل گوید ثنای مصطفی (ص)
چون خاتم پیغمبری کرده عطای مصطفی (ص)
بلبل زشور عاشقی چھچه زنان برکوی دوست
خوا ند سرود سرمدی یعنی غنا ی مصطفی (ص)
شد قل ھولله احد ، شآ ن خدای بی مثا ل
تفسیر لله الصمد ، آید ز نای مصطفی (ص)
از لم یلد گشته یقین ، یکتائی حی مبین
باشد ولم یولد چنین ، وصف خدای مصطفی (ص)
گفتا ولم یکن لهُ ، کفوً احد ذات خداست
احیاء شده اسلام ودین ،از اعتلای مصطفی (ص)
در شب درخشیده یقین ، خورشید رب العالمین
تابیده بر ارض وسما ، نور ضیای مصطفی (ص)
مولود مسعود نبی ، عالم گلستان شد ھمی
مُھر نبوت زد بدو ، فرمانروای مصطفی (ص)
شمع شبستان وجود ، غم از دل امت زدود
نزد خداوند ودود ، بنگر بھای مصطفی (ص)
اِ قرَأ بِا سمِ رَبَّکَ ، آوای حق آمد بگوش
جبریل آمد درحراء ، بھر لقای مصطفی (ص)
دارد پیام ایزدی ، از مژده یِ پیغمبری
یزدان ندا داده نگر، شد مقتدای مصطفی (ص) !!!
لرزید برخود در حراء،از خوف ونور کبریا
معشوق میگوید سخن ،اکنون برای مصطفی (ص)
شد حاموی ناموس دین ، پیغمبر آخر امین
درقلبھای مسلمین ، مانده بقای مصطفی (ص)
اسطوره ی دین نبی ، بعد از پیمبر شد علی (ع)
حج الوداعش جانشین ، گشته به جای مصطفی (ص)
کرده رسالت را تمام ، بر امت وآل نبی
بردوستان منت نھاد ، جانھا فدای مصطفی (ص)
عید غدیر خم چنین ، محکم شده ارکان دین
حج الوداع آخرین ، طوف ومنای مصطفی (ص)
پیغمبر آخرزمان ، دستور رجعت داد ھان
بار دگر تکلیف شد، امر خدای مصطفی (ص)
با جان ودل فرمان برید، دستورھای ایزدی
روشن شود راه شما، اندر قفای مصطفی (ص)
گفتا به جمع حاجیان ، یک مطلبی را بی امان
این نکته ای امری بود،از ماورای مصطفی (ص)
ای حاجیان رھگذر، وی سالکان پشت سر
ملحق شوید بر یکدگر، این است ندای مصطفی (ص)
شد بر جھاز اشتران ، دریای علم بیکران
پیچیده در گوش فلک ، بانگ رسای مصطفی (ص)
در برکه ای نامش غدیر، خواند خطبه ای بر خرد وپیر
از خطبه ھای بی نظیر ، انگشت نمای مصطفی (ص)!!!
دست علی بالاگرفت ، باحمد رب العالمین
حکم ولی تفویض شد ، از اصطفای مصطفی (ص)
مأموریت باشد کنون ، از خالق بی حد وچون
باشد پس از من مقتدا ، این مرتضای مصطفی (ص)!!!
ھرکس منم مولا ودوست ، اینک علی مولای اوست
شد گوھر دین پر بھاء ،از کیمیای مصطفی (ص)
چون حاجیان در آن غدیر، حج الوداع بی نظیر
دست علی (ع) را دیده اند در دستھای مصطفی (ص)
بیعت (علی) را فرض شد،برسالکین ارض شد
آنکس به خیبر بوده است قلعه گشای مصطفی(ص)
چون شبچراغ راه دل ، بیرون کشیده پازگِل
فتح وظفر برکافرین ، بوده رضای مصطفی )ص)
اکنون درخت نھج دین ، سایه دھد برساجدین
عید غدیر محروث شد، نخل وفای مصطفی (ص)
افسوس کفاران دین ، باپیک رب العالمین
بی حرمتی ھا کرده اند، اندر سرای مصطفی (ص)
آید طبیب حاذقی ، چون مھدی صاحب زمان (ع)
دین خدا یاری کند ، باشد رجای مصطفی (ص)
ای رھرو راه نبی ، وی شیعه ی مولا علی (ع )
ای مسلمین ای مؤمنین ، ای آشنای مصطفی (ص)
از خواب غفلت دور شو ، با جام او مخمور شو
تا روز محشر با شعف ، گیری ردای مصطفی (ص)
کلکم ھمی سوزد دگر، از شرح حال احمدی (ص)
از پرنیان پوشد خدا ، خضراء قبای مصطفی (ص)
ای خاکسار جان به کف ، باعشق وبا شوق وشعف
کن توتیای چشم خود ، از خاک پای مصطفی (ص)
اینک پرند است فرش تو، ارض محمد (ص) عرش تو
خالق بزد این نقش تو ، (اعمی ) گدای مصطفی (ص)
از ھمگی التماس دعا دارم