دوشنبه ۳ دی
شب بی تو... شعری از صمدقاسملو
از دفتر باران خیال نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ تير ۱۳۹۶ ۱۶:۲۷ شماره ثبت ۵۷۰۵۴
بازدید : ۵۹۳ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب صمدقاسملو
|
شب بی تو در این کوچه خریدار ندارد
صد شکوه به دل مانده شنیدار ندارد
دیگر شده خلوت همه جا،شهر به جز من
شبگرد سرا پا هیجان،یار ندارد
تکرار غزل های منی"تو"ولی انگار
بی تاب شدن در نظرت،کار ندارد
باران به تو زیباست که چتری به سرت هست
در من که پریشان شده بازار ندارد
در لحظه ی آخر نفسم بوی تو می داد
افسوس که دل فرصت دیدار ندارد
#صمدقاسملو_پریشان
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و ارادت سپاس از لطف شما انتقاد شما را با جان و دل می پذیرم و قبول دارم ولی من در خودم غریبه ام دردآشنای من شبهای بی ستاره ام بر مبتلای من ... تا چه شود و خدا چه خواهد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی بسیارزیبا ازشماخواندم
بسیارزیبا شروع کردید ارتباط بین بیتهاعالی پایان بندی خوب وزبانی روان ودلنشین داشت
احسنت
درموردشعرتون نقدی ندارم اما انتقادی دارم به شما وامثال شما که اینقدرخوب قلم می زنید اما هیچ گونه فعالیتی برای معرفی آثارتون ندارید به دیگران
ای کاش افرادی چون شما که اینقدرزیبا قلم می زنید کمی هم فعال تربودید تابیشترشناخته شید معمولن افرادی بیشترشناخته میشن درانجمنها که فعالیت بیشتری دارند
کمی بیشترشرکت کنید دربحثها وسربزنید ازدوستان تااونهاهم کم کم باقلم شما آشناشند ..........
حیفه واقعن من ازاین دست شعرهاوشاعران جوان بسیاردراین انجمن سراغ دارم اماچون فعالیتی ندارند هم خودشان وهم اشعارشان مهجورمی ماند واین تقصیرخودشونه درواقع
که شعری به این خوبی وامثال این شعر اصلن شاید دیده ویاخوانده نشوند...........
موفق باشید ان شاالله