پیر چشمی 2

سلام استادبزرگوارم
تلخ اما بسیارزیبا بود
دست مریزاد


صندوق صدقات سرکوچه ها
درد این مردم رادوا نخواهدکرد!

پس این نفت کی حاضر می شود؟

مردم را خالی که نمی شود خورد؟

درد می کشند زیر دندان...

عالی

ناب

تامل برانگیز

درودتان که به زیبایی می سرایید حقایق تلخ تاریخ را...

درود بر شاهرخ عزیز
زیبا و حاوی تلنگری تأمل برانگیز

درودها استاد فرزانه
بسيار زيبا و دلنشين سروده ايد لذت بردم دستمريزاد

درود جناب شاهرخ
همه زیبا جالب و خواندنی
و حرف دل خیلی های ما
دست مریزاد

پنهان میکند
زیر چادر
زنی
شرم و
برنج نسیه را.
بقالی هیز
خط مینویسد:
(نسیه نمی دهیم....حتی به خدا)
..........
دهان سفره باز است
و مردم خالی تر از بشقاب.
خانم!
پس این نفت کی حاضر میشود
مردم را خالی که نمیشود خورد
درد میکشند زیر دندان.

درود بر استاد شفیعی گرانقدرم

عالی و دردمندانه سرودید

زنده باشید به مهر

جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
..........................................................
.....حسرتِ شمردنِ جوجه های آخرِ پائیزرا.....
به دلک گذاشته اند ...
این خروسهای بی غیرتِ عقیم.....
....................................................
اِنَّ أغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ،وَآَکْبَرَالْفَقْرِالْحُمْقُ،وَاَحَشَ الْوَحْشَۀِ الْعُجْبِ،وَأَکْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الخُلَقِ...(ازفرمایشاتِ حضرت امیر(صلوات الله علیه) به فرزندِ بزرگش امام حسن«علیه اسّلام»....).....همان ارزشمندترین بی نیازی عقل است،.....وبزرگترین فقر، بی خِردی ست....،وترسناکترین تنهایی، خودپسندیست،...وگرامی ترین ارزشِ خانوادگی،اخلاقی نیکوست.
............................................................
سروده های شما همیشه بیان می نمایند انچه راکه شاید خیلی ازافراد دوست دارند به زبان بیاورند....ولی، (شاید) چگونه گفتنتش را، نمی دانند...وشما، به زیباییِ هرچه تمام ترمی سرایید و،به دل می نشینند......موفق باشید ...ودراین ماهِ خیروبرکت.....سلامت وسعادت برایتان آرزو دارم...یاحق...

سلام استاد بزرگوارم
عالی بود عالی...........
دردنامه ای بود تامل بر انگیز

شاعر فرزانه
جناب شفیعی
مدت هاست شعری به این زیبایی نخوانده بودم صرف نظر از زبان مدرن شعر و ترکیب های تازه و بکر و کنایات و اشارات گزنده...مصویر پردازی های بی بدیل ...همه و همه بسیار زیبا و در خوردرنگ اند....چیزی که موجب مسرت خاطر مخاطب می شود اجتماعی بودن و معترضانه بودنش است که شاعر با ظرافت خاص و هو شمندانه بدان پرداخته و حقیقتا روزگار ما به اینگونه شعر ها نیازمند است....مرحبا نازنین شاعر...
/
اگر چه بخشی از شعر را انتخاب کردن جفا به شعر و شاعرش محسوب می شود با این همه ...این فسمت ذهنم را اشغال کرد
دهان سفره باز است
و مردم خالی تر از بشقاب.
خانم!
پس این نفت کی حاضر میشود
مردم را خالی که نمیشود خورد
درد میکشند زیر دندان.
متشکرم
سلام

گرامی دوست فرهیخته
ادیب ارجمند
جناب شفیعی عزیز
بهره مند شدم
درودبی کران برشما

درود جناب شفیعی بزرگوار
بسیار زیبا سرودید

با سلام بسیار عالی

درود بر جناب شاهرخ بزرگوار
درود بر تعهد قلم شما
از شعرهایتان واقعا بهره می گیرم و قلمتان را می ستایم
سفره ها خالی
درد ما هنوز پابرجا
هنوز سفره ها به التماس نشسته اند

پایدار باشید

سلام جناب شفیعی عزیز
بسیار زیباست
لذت بردم
آفرین

حسرت شمردن جوجه های اخر پاییز را
به دلم گذاشته اند
این خروسهای بی غیرت عقیم

استاد شاهرخ خان عزیز و مهربانم سلام
بسیار بسیار بسیار ناب سرودید
زیاد بسرایید که خوب میسرایید

دهان سفره باز است
و مردم خالی تر از بشقاب.
خانم!
پس این نفت کی حاضر میشود
مردم را خالی که نمیشود خورد
درد میکشند زیر دندان.

سلام به شاعر اجتماعی خوش قلم سایت،
هفت درود به هفت بخش بی نهایت زیبا و مزین به کنایه ها و استعاره های بی نظیر
س س س س س س سپاس 🌹🌹🌹

سلام رفیق
آقااااا چه میکنی؟
کاتیوشا میزنی به برجک‌های در خواب ما!
نصفه شبی خوابم پرید و شعرم گرفت

در کانال تلگرام سایت قرار میدهم

شیشه های دو جداره ی چینی
فقط
اذان را سانسور میکنند
بسیار زیبا سروده اید
دست مریزاد

سلام
درودها به دوست و استاد عزیزم
جناب شفیعی عزیز
به تصویر کشیدن درد جامعه کار بسیار سختی است که شما به راحتی آن را به تصویر کشیده اید .سبز باشید

حسرت شمردن جوجه های اخر پاییز را
به دلم گذاشته اند
این خروسهای بی غیرت عقیم

نمی دونم چرا نا خود آگاه یاد این شعرم افتادم
صبحانه می خورم
گاوهایی که شیر می شوند در شیشه
ناهار می خورم
جوجه های جا مانده از شمارش آخر پاییز
اما شام را سبک برگزار می کنم
فنجانی چای در برزخ

درودها استاد شاهرخ گرامی
جسارتم رو ببخشید. بسیار عالیست چه حقیقت های تلخی را بازگو کرده اید
هزاران احسنت و ممنون بابت خلق این اثر
واقعا افتخاریست خواندن اشعارتان