شنبه ۳ آذر
فراموشت شده؟ شعری از سيداميدمطلبي
از دفتر جفاي هر لحظه نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۰:۲۱ شماره ثبت ۵۳۹۷۷
بازدید : ۵۱۵ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب سيداميدمطلبي
|
اصلا خيال تو كه اينجا بوده شاهد است
از بي قراري هاي اين قلب مذاب
اين قسمت من بوده از اين زندگي
هر لحظه اين دل از غمت شد آب آب
اصلا نيا ! فوقش خيالت با من است
بيچاره تو !قلبت كه فارق از من است
من را نخواه !بي حرمتي هايت فراموشم شده؟
اما مگر هر ناكسي لايق به آغوشت شده؟
خود را نميخواهي مگر؟ هر لحظه بر هر دامني!
گفتم كه تو رسم مني اصلا فراموشت شده؟
ديگر نرو بر بام هر بي سر و پا فكري بكُن
بر رخصت توبه ي خود نيمه شبي ذكري بكُن
اسمم شده وِرد زبان كوچه از بي غيرتي
آنقدر بر هيچ رفته اي نامت فراموشت شده
يكبار هم شد فكر من باشي و گويي يارم است
جرمم چه بوده !عشق تو؟ عاصي از آن رويت شده....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.