سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        و من از یادها رفتم

        شعری از

        حسین زارع(مختار)

        از دفتر شعر مختار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۶:۰۳ شماره ثبت ۵۳۸۹۹
          بازدید : ۵۰۰   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین زارع(مختار)

        دلم را میبرد نور سفید چلچراغی که...
        برای دیدنت روشن نموده کوچه باغی که...
         
        سکوت درد آلود نبود عابرانش را
        رفو هرگز نخواهد کرد آواز کلاغی که...‌
         
        شکسته ،خسته از آمال نافرجام می نالد
        و دارد میکَند جان با تمام اشتیاقی که...
         
        کبوتر بچه گم کرده فقط میداند احوالش
        چرا که خالی و سرد است جایش در اتاقی که ...
         
        مرا هم درد تنهایی بریده از همه دنیا
        سحرگاهان به دار آویخت از قلاب طاقی که...
         
        و من از یادها رفتم نه از دیده که این سخت است 
        یکی با دوستت دارم نمیگیرد سراغی که
         
        1395/11/27
        #زارع
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آرمین اسدزاد (الف)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۳:۰۷
        درودها جناب زارع عزیز خندانک
        زیبا و دلنشین سروده اید
        دستمریزاد خندانک

        فقط جسارتا یک نکته در مورد ردیف های ارتباطی مانند: تا، از، که و ...
        اصولا در دو حالت به کار میروند
        اول اینکه به صورت طبیعی جزوی از مصراع باشند و شاعر به انتها منتقلشان کرده باشد
        و دوم اینکه یک کلمه ی ثابت را که در تمام مصاریع مردف، بعد از ردیف میاید را حذف کرده باشند. مثلا ( که بیاید ) ردیف است ولی شاعر کلا ( بیاید ) را حذف کرده و فقط بگوید ( که ...)
        در سروده ی شما هیچ یک از این حالت برقرار نیست
        حسین زارع(مختار)
        حسین زارع(مختار)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۳۶
        سلام و درود بر شما
        ممنون از نکاتی که فرمودید
        کم کم یاد میگیرم ارمین جان در محضر بزرگانی چون شما
        سواد ادبی که ندارم اندک ذوقی دارم که میسرایم
        پس امید با رهنمودهای شما رفع معایب کنم
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۹:۲۲
        درودتان

        مهربان شاعر عزیز...

        پر از احساس و زیبایی...

        / خندانک // خندانک /// خندانک ///
        حسین زارع(مختار)
        حسین زارع(مختار)
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۵۰
        سلام
        ممنونم دخترک پاییز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۲۵
        درود ها خندانک خندانک خندانک
        حسین زارع(مختار)
        حسین زارع(مختار)
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۶:۵۱
        سلام
        ممنون
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا منصوری
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۲
        سلام استاد بسیار زیبا سرودید

        روحیه ی نقد پذیری دارید

        این نعمت بزرگی است

        تبریک عرض می کنم

        خندانک خندانک خندانک

        حسین زارع(مختار)
        حسین زارع(مختار)
        چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵ ۰۸:۲۸
        سلام خانم منصوری خواهر بزرگوارم
        خیلی خیلی خوش امدید به کلبه حقیر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اما اینکه فرمودید روحیه ی نقدپذیری دارم بله بنده می اموزم از بهترینها وحتی بدترینها که خودم نیز جزو همین بدترین ها هستم

        و ممنون از لطفتون
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4