سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        عمو زنجیرباف (۳)

        شعری از

        محمود خرمی فرد

        از دفتر عمو زنجیر باف نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۲۱ شماره ثبت ۵۳۳۶۰
          بازدید : ۵۸۱   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
              ( ۳ )
         
        عمو زنجیرباف !
        حواست اینجا به ماست ؟
        صدای بچه ها
        هنوز برات آشناست ؟
         
        گوشاتو تیزکن ... !
        میشنوی  ناله ها رو
        گریه ها , شیوَنا
        حرفای بچه ها رو :
         
        عمو زنجیرباف !
        خبر داری از بابام ؟
        اگه فریاد کنم
        میرسه جایی صِدام ؟
         
        آدمای این شهر
        همه غریبهَ ن باهام
        پامو کج بذارم
        زنجیرُ بستن به پام
         
        پهلون بود بابام
        مثل پرِ کاه شد
        انتظارش برام
        یه دردِ جانکاه شد
         
        عمو زنجیرباف !
        بابای من شیر بود
        وقتی می بردندش
        دستاش تو زنجیر بود
         
        موقعِ برگشتن
        نعشِش تو تابوت بود
        روزایی که میگن
        دوره ی طاغوت بود
         
        واسه نون حلال
        دستش به زانوش بود
        تکیه ش بعدازخدا
        فقط به بازوش بود
         
        مادرم میگفت که
        دست بابات بسته بود
        صبحای زود میرفت
        شب می اومد خسته بود
         
        اون سفرکرد و رفت
        دستاش دیگه باز شد
        صاحب یه باغ و
        دو بال پرواز شد
         
        عمو زنجیرباف !
        قصه ها تکرارشد
        غصه هامون همه
        روهم تلمبار شد
         
        سقف زندگیمون
        یک دفه  آوارشد
        مادرم  ازغصه
        شکست و بیمار شد
         
        عمو زنجیرباف !
        دنیا دگرگون شده
        غربت و بیکسی
        با دارو درمون شده
         
        شکرِ پروردگار
        نعمت فراون شده
        جون دادن سخت بود
        که اونم آسون شده
         
        عمو زنجیرباف !
        دنیا قفس شد برام
        حسّ  آزاده گی
        حکم نفس شد برام
         
        عمو زنجیرباف !
        به من نشونی بده
        درست و حسابی
        هرچی  میتونی بده
        ...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۴۰
        درود گرامی
        بسیار بجا و زیباست خندانک خندانک خندانک
        محمود  خرمی فرد
        محمود خرمی فرد
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۴۰
        درود برشما . متشکرم
        ارسال پاسخ
        سعید مطوری
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۱۸
        سلام و درود
        شعری درد آشنا که در هر زمان جاری است. خندانک خندانک
        پدر رفتی
        دیوارها فروریخت
        مادر زنجیر اشک می بافت
        بر گونه های زردش
        و خواهر قصه ی تنهایی را
        برای عروسک کهنه اش زمزمه می کرد
        و آه من ابری بی باران
        چقدر بی تو اینجا سرد است...
        مهرگان
        محمود  خرمی فرد
        محمود خرمی فرد
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۲۲
        از توجه ونظر شما متشکرم.
        ارسال پاسخ
        حسین شفیعی بيدگلی
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمود  خرمی فرد
        محمود خرمی فرد
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۴۵
        سپاس از شما
        ارسال پاسخ
        علی کشاورز ( فریاد )
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمود  خرمی فرد
        محمود خرمی فرد
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۲۴
        درود بر شما. متشکرم
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۰

        شاعر گرامی
        جناب خرمی
        بسیار زیبا و در خور درنگ

        پهلون بود بابام
        مثل پرِ کاه شد
        انتظارش برام
        یه دردِ جانکاه شد
        سلام
        محمود  خرمی فرد
        محمود خرمی فرد
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۲۵
        از توجه ونظر شما متشکرم.
        ارسال پاسخ
        مهسا اربابی (افسانه)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۲۰
        درود دبر شما
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمود  خرمی فرد
        محمود خرمی فرد
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۴۰
        سپاس از شما
        ارسال پاسخ
        مهدی حبیبی
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۱۶
        درود بر شما

        دنیا قفس شد برام
        حسّ آزاده گی
        حکم نفس شد برام

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۵۳
        درودها استاد گرامی خندانک خندانک خندانک

        بسیار زیبا و پر احساس بسیار متاثر شدم خندانک خندانک خندانک خندانک
        اندیشه قلمتان سبز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمود  خرمی فرد
        محمود خرمی فرد
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۲۳
        از شما سپاسگزارم.
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4