سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        بازے

        شعری از

        ابراهیم نصیری(رفیع)

        از دفتر میش بَند،در دست خواب آلوے شهر نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ دی ۱۳۹۵ ۱۷:۵۳ شماره ثبت ۵۲۵۱۰
          بازدید : ۷۶۴   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        بازی از انجا تموم شد که تو گفتی باخته ام
        با تمام این بدی ها،نا خوشی ها،ساخته ام
        بازی از انجا شروع شد که بگفتند:از وفا
        از بهشت و از جهنم از همان دین خدا
        بازی از آنجا شروع شد،که زیک دنیای وهم
        بی سند دادن تو را از هر کدامین چند سهم
        بازی از آنجا شروع شد،که هزاران کف زدی
        پای صحبت ها نشستی،و به هر جا صف زدی
        بازی از انجا شروع شد، که بگفتی: قانع ام
        هر که بر دینم دراید من به راهش مانع ام
        بازی از آنجا شروع شد،که به پای هیچ نشستی
        هر چه گفتند را بخوردی،هر چه را گفتند بکردی
        حال چنین نالند که این سان مشکل از ما مردم است
        این چنین باشد گمانم بر تنم شاخ و دم است
        ما بزرگ کردیم، هراس افتاد در اندام ما
        بردگی از نو شروع،حرف پرید از دام ما
        ما نخوردیم و نگفتیم و فقط گفتیم:چرا
        ناگه از منبر کلام آمد، نترسی ازِ خدا
        روز محشر نامه ات بر دست چپ افتد پلید
        گر بهشت خواهی دهم بر دست تو صدها کلید
        گفتمش: باشد بسوزم زین جهنم بهتر است
        زان بهشتی که تو گویی،این جهنم برتر است
        راه من راه شهودیست که از عشق جاریست
        راه تو راه گناهیست که با خون باقیست
        راه من راه امیدیست در جنگلِ نور
        راه تو راه سرابیست در خانه گور
        تو بخواهی و کلام رنگ زنی وهمی نیست
        تو بخواهی و هزار گول زنی حرفی نیست
        فقط این دان که روزی به بهشتت که روی
        بار دیگر طرفِ اهل جهنم نروی
        چه خوش است دوزخ بی تو،نکند یاد کنی
        تو بگفتی: من نکرم، نشه فریاد کنی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ۱۳:۰۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ۱۸:۰۳
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ۱۸:۰۹
        درود خندانک وو
        باقر رمزی ( باصر )
        يکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ۰۴:۰۲
        بازی از انجا شروع شد، که بگفتی: قانع ام
        هر که بر دینم دراید من به راهش مانع ام
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی کشاورز ( فریاد )
        يکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ۰۸:۴۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهسا اربابی (افسانه)
        دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ ۱۳:۳۰
        درود


        خندانک خندانک

        خندانک خندانک
        میرعبدالله بدر
        سه شنبه ۷ دی ۱۳۹۵ ۰۳:۵۰
        با عرض ادب و احترام
        زیبا بود
        قلمت سبز و نویسا
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        سه شنبه ۷ دی ۱۳۹۵ ۱۰:۰۶
        درودبرشما
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5