يکشنبه ۹ دی
|
دفاتر شعر حسن گائینی (رزاس)
آخرین اشعار ناب حسن گائینی (رزاس)
|
❇بوسهٔ اسیر
مثل یک ابر سفید
پشت حصار آسمون
توی دریا
کمی هم مثلِ پَــریا
می نویسم لای موهات
یک شب درازِ یلــدا
تو مثِ حالتِ نوری
سایهٔ حسِّ بلوری
مث یه ستارهٔ دور،
جونمو بردی تو خوابت
تو مث کثرت بارون
که نشسته توی ایوون
روی بال یه ترانه، پرهاشو داده رو شونه
آبی دعات میشم
تا ابد مث یه تردید
تو تبو ریختی به جونم
مث یه شعلهٔ خورشید
چراغ شب میکُشه
ـ ماهُ تو گورم...
راهبِ معبد ِِ چشمات
برای، گریه هات میشم...
تو همش نوبر مایی
نازکِ، خیالِ لب هات
رنگ برنگ، قشنگ میشن
غروبِ زردِ پشیمون
عبث شرمِ چشام بود
نمکِ سلامِ مِـهرِت، گیرِ دستای دلت بود
همه جا،
ـ این جا و اون جا، توی دشت و تو خیابون
هوس دل قشنگت، میشینه کنار گُلدون
می پاشه
عشقو تو جونم
منو تا دریای خورشید
می بره ، عمق ِِ نگاهت
منو با دیوونگی هام
تو هوای عاشقونه
منجیِ یه بوسه از تو
کنج لبهات بنشونه
⭐ح.گ.رزاس
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود
ترانه ی بسیارزیبایی بود