چهارشنبه ۲۸ آذر
اشعار دفتر شعرِ بداهه ها شاعر حسن گائینی (رزاس)
|
|
تکیه بر تیغ های باد
لابلای سایه های تیز تیز
با کدام انگشت ماشه چکانده اند؟
|
|
|
|
|
شعله ور باش
پا به پا شو نفسی تازه کن
|
|
|
|
|
بذرها سیاه... اند
زمین سفید
ذغال ها آتش را قاپیدند
|
|
|
|
|
نگو
نگو
نمی آیی
پیدا نمی شوی
|
|
|
|
|
روئین تن نبودم
و باران...
در کوچه می بارید
|
|
|
|
|
راز و نیاز من
بالا بلندِ نقش بازِ من
دلا دیدی چه کرد؟
|
|
|
|
|
اگر چنته ام روی روی دایره بریزم
واقعی تر از تـــــهوّع...آزادیست!
|
|
|
|
|
من قرینِ دیو و سرِ گمراهانم
برای فلسفیدن...
نواقصت را صرفِ بیماری خود می کنم
|
|
|
|
|
اگر عصر پا به غروبی...
در بیراهه های شهر دستت را بگیرم
تا لبخندم مشت مرا باز کند
|
|
|
|
|
میان کاج و ابر دراز کشیده ام
بادِ سنگدل...
خیرات بهار می کند
|
|
|
|
|
موزون هیچ ساعتی...
تو را پرورده ام
|
|
|
|
|
هم چنان که گردِ عشق می تکانم
|
|
|
|
|
دیگر خود را پیش بینی نمی کنم
روبروی پیکاسو نشسته ام
به کلاغی که روی شکم اش نشسته، قار قار میخندم
|
|
|
|
|
قهقهه ٔ برگ ها در نسیم
ترا درمان می کنن
روی سفید ترین کاغذ
|
|
|
|
|
با تو کجاست مردن ؟
ـ مردن
من که به عیش تو زنده ام
|
|
|
|
|
نبوغ
... نه کم است نه بیش
شاعر دور تر از فرشته هاست
حدود ساعت دنیا شکست
|
|
|
|
|
همیشه ساقدوش ها جستجویم می کنند
دیگر برای گرگ حیثیتی نمانده
سلطیه های حرص...
|
|
|
|
|
از نقطه های بیشمار
تندتر از بچّه ماهی ها...
پناه میجویم
|
|
|
|
|
پیشه های پلید، واژه می کُشند
از پَلَشت چیزی نژند
خوش...ام با کرّانِ گوشِ درد
|
|
|
|
|
از آنچه در دلم بود
مویی به باد و سینه ای به دریا سپرده ام
همه در اتش و هراس
تا بازی خوشرنگ جنو
|
|
|
|
|
✳خالی پژواک
تحمیل تلخ
همیشه مقیّدند !
شاید به ترفندی مبتذل
|
|
|
|
|
▫ آفرودیت
وعده اش...
انار بود و دااررر
|
|
|
|
|
دیگر ترسیم مرگ کافی نیست
من از...
ـ رافائل؛ تبعیت می کنم
|
|
|