دوشنبه ۳ دی
دیگه زندونه به خدا راه نداره شعری از محمد بابایی (نامی)
از دفتر راهبه ی عاشق نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۰ ۱۸:۲۴ شماره ثبت ۵۱۰۸
بازدید : ۸۱۴ | نظرات : ۳
|
دفاتر شعر محمد بابایی (نامی)
آخرین اشعار ناب محمد بابایی (نامی)
|
دل غمدیده با من حرف میزنه
شعر شب برای من قصه میگه
دل میگه اسیر زندون تنه
این تن خسته همان جسم منه
مرغ دل جغد خرابه ها شده
روز روشن چون شب سیاه شده
دیگه زندونه به خدا راه نداره *
دل پژمرده که حاشا نداره *
چشم بسته به سیاه چال پریدن
پای خسته توی مرداب خزیدن
شده کار منه بخت برگشته
ای کویر خاطر آن پشته
ای کویر قلب تو سنگدل و سرسخته
آن صدا صوت همان خسته منه بدبخته
دیگه زندونه به خدا راه نداره *
دل پژمرده که حاشا نداره . . . .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.