دوشنبه ۵ آذر
زقلم مي بارد شعری از داود باقرزاده(غمین)
از دفتر غمین عشق نوع شعر
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۰ ۱۵:۴۲ شماره ثبت ۵۱۰۶
بازدید : ۹۳۷ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر داود باقرزاده(غمین)
آخرین اشعار ناب داود باقرزاده(غمین)
|
می سرایم شعری
که بود مرحم دل
که مرا آتش غم سوخته درمجمر دل
همدلی می جویم
که دهم شرح پریشانی دل
آسمان می بارد
اشک من با قطراتش به زمین می بارد
شب تنهایی من نیز زمین بیداراست
که کند همرهی من به طرفداری دل
ز قلم می بارد
کلماتی که نشان از دل شیدا دارد
خرده شعری به نوا می سازم
که کنم همره هر واژه صدای سازم
خلوت و بغض گلویی شده کابوس شبم
همچنان می سازم
همچنان می بارم
همچنان می شکند این دل جادو شده ام
درفضا پر شده از ناله سوداگردل
گوش کن تاکه دهی گوش به غوغای سکوت
باد می نالد از این همهمه و غربت دل
آسمان می شکند از غم افتاده به دل
باز آهنگ سکوتی شده نجواگر دل
با خود آهسته کنم زمزمه درکنج سکوت
می سرایم شعری
که بود مرحم دل
که مرا آتش غم سوخته در مجمر دل....
غمین
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.