جمعه ۲ آذر
|
آخرین اشعار ناب بهنام قائدی
|
تُنگ تاریک اتاق
جنون آبستن شرم خواهد
و انزاوای مبهم عنکوبتی آویزان
دستان معشوقه اش
ما دیگرمان رفته بود
در نقش های نتراشیده ی هوس
دمی که آئینه ی تَوَحُل شمع
بر گردن رثاء پرنده ای سفید
شهنه ی افسار گسیخته ی سپیده دم را
بر ایوان خاموش دل می آویخت
گودال چشم
روزنه ای فراخ و سخاوتمند بود
بر بیکرانه معلومات نیاکانمان
که پا به پای ستایش قرمتی ها
همارا یادشان رفت
قلبهایمان درسینه ی دگریست
و ویژگان خواندند به فریب
که کسی در ایستگاه بعدی
به شوق آمدنمان
زنگوله نهاده بر گردن کهکشان
تنها عقوبت فرگشت است
قطره ی کوک کوچک را
وسعت حجم اسارت باشد
بر کوراب های شرور
در خیال سبز خویش
با گریزی هوشمندانه
از رگ برگها عروسی دو چله
به اعماق مست دریا یازیده
بهنام قائدی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
https://telegram.me/joinchat/BT-ee0FFF0G505Xl7udhIg