قیافه...

دوست خوب و هنرمندم جناب صادقی بزرگوار تولدتانرا صمیمانه و از قلب تبریک می گویم عاقبت بخیر گردید

درود بزرگوار
بسیار زیبا و بجا
موثر و مبین مشکلات اجتماع

سلام ودرود

عالی ست و ارزشمند

درتایید دوبیتی ناب شما یاد این سه بیت معروف افتادم:

چو سر بر کشید آتش_ هولناک
به بیچارگی سر بیانداخت خاک

چو آن سرفرازی نمود این کمی
از آن دیو کردند و ز این آدمی

ز خاک آفریدت خداوند_ پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک

سرافراز بمانید

یا علی ع

مد پديده اي است خاصه جامعه انساني که با مفهوم مدرنيسم ارتباط تنگاتنگي دارد. به عبارتي مد با مدرن شدن جوامع پديد آمده است چرا که در اعصار گذشته پديده‌اي به نام مد و مدگرايي در بين مردم جايگاه محسوس امروزين خود را نداشته است. هر چند با نگاهي به تاريخ شايد بتوان اين پديده را در ميان تمدن‌هاي بزرگ دنيا مشاهده نمود.

در مورد زنان سومري گفته شده، استفاده از بسياري زينت آلات و پوشش‌هاي تجملي در ميان زنان قشرهاي مرفه رونق بسزايي داشته است. ويل دورانت در مورد زنان مصري معتقد است اگر زنان قديم مصر اکنون دوباره به دنيا مي‌آمدند‌، از لحاظ رنگ کردن،روغن زدن به سر و صورت و آراسته شدن با جواهر، نياز به آن نداشتند که چيزي از زنان معاصر بياموزند. بنظر مي‌رسد که زن ساده ابتدايي از لباس همان چيزي را مي‌خواست که زنان پيشرفته بعد از آن مي‌خواستند.به اين معني که مقصد وي آن نيست که تنها او را بپوشاند بلکه چنان مي‌خواهد که با لباس جذابيت او را در نظر ديگران آشکار‌تر شود. اگر از ديدگاه موشکافانه قوم شناختي و مردم شناسانه نيز نگاهي به نوع پوشش و آدات زندگي مردمان اعصار پيشين بيندازيم به آساني به اين واقعيت خواهيم رسيد که شايد مد و مدگرايي ريشه‌هايش در گذشته تاريخ بشر باشد‌، به عنوان مثال نوع پوشش قوم آريا و يا نوع پوشش رومي‌ها و يوناني‌ها و يا مصري‌ها در ميان همان اقوام همگون اما در مقايسه با اقوام ديگر متفاوت بوده است و شايد مردمان آن زمان نيز کارکرد متمايز کننده مد و مدل‌ها را به نوعي مي‌دانستند.

اما بعد از عصر رنسانس در اروپا و بوجود آمدن انقلاب صنعتي با تحول در نوع و شيوه زندگي مردمان به مرور اين پديده در زندگي انسان‌هاي شهري پديدار و به آهستگي خود را به عنوان نوعي خرده فرهنگ در تفکر و زندگي متمدنين شهرنشين رسوخ داده است. اين پديده نو ظهور که هنوز در حال تطور و تکامل مي‌باشد تا جايي پيشرفت کرده که در برخي جوامع مقلد نبودن از آن به منزله عقب ماندن از زندگي محسوب مي‌شود.در جوامع قبل از انقلاب صنعتي و کمي دورتر نيازهاي اوليه بشر شامل خوراک، پوشاک و مسکن بودنداما در جوامع امروزي و با پيچيده تر شدن ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي نيازهاي ديگري همچون مدگرايي به آنها اضافه شده اند. مي‌توان ريشه بوجود آمدن پديده مد را در آسوده شدن ذهن بشر از نيازهاي اوليه (خوراک‌،پوشاک و مسکن) دانست، چرا که در گذشته دغدغه‌هاي اصلي انسان‌ها تامين اين سه اصل اساسي براي خود و خانواده‌هايشان بوده است ولي با پيشرفت و تغيير درساختارهاي اقتصادي و متعاقبا تغيير در سبک زندگي انسانها ذهن بشر کمي آسوده تر گرديده است.

امروزه شاهد هستيم در جوامع پيشرفته غربي(دولت‌هاي رفاه) افراد دغدغه زيادي بابت تهيه نيازهاي اوليه خود ندارند و دولتها موظفند اين نيازها را در حد امکان بر آورده نمايند و نيازهاي ديگري همچون شغل،جايگاه اجتماعي، متمايز شدن،مد و.. براي آنها مطرح گرديده است.

به عبارتي مد يکي از روش‌هايي است که به انسان‌ها کمک مي‌کند تا خود را در جامعه و فعاليت‌هاي اجتماعي وارد کرده و با همگوني با ساير انسانها به سمت يک زندگي اجتماعي حرکت کنند، ضمن اينکه در اوج اين همگوني دوست دارند از آنها متمايز هم باشند. مارکوزه جامعه شناس آلماني معتقد است که در گذشته زمينه‌هاي بيشتري براي خلق انسان‌هاي قوي و استوار فراهم بود: افرادي که براي خود تصميم گرفته و سبک زندگي مورد علاقه خود را انتخاب مي‌کردند. آنها درون دارتر از انسان‌هاي ضعيف امروزين بوده اند، در مقابل انسان‌هاي امروزي از توان لازم براي مقابله با جبرهاي اجتماعي و تحرکات بيروني برخوردار نيستند و بسته به ميزان اثرگذاري و شدت عوامل اجتماعي‌، سبک‌ها و شيوه‌هاي زندگي بعضا ضد و نقيضي را پيش مي‌گيرند.او مي‌گويد امروزه فرهنگ توده‌اي، عوام گونه،مصرف‌گرا، غير‌خلاق و منفعل در جامعه رشد مي‌يابد و بدين ترتيب فرد مبدل به ابزاري براي برآوردن اهداف نظام‌هاي مدگرا مي‌گردد. همين موضوع باعث به وجود آمدن نوعي چشم و هم چشمي در جامعه شده است و پيامد آن عدم آرامش روحي براي افراد است چرا که خود نمي‌توانند براي زندگي خود تصميم بگيرند و اين جامعه مصرفي و مد‌گرا است که براي آنها تصميم‌گيري مي‌کند که حال چه بخرند و چه کاري انجام بدهند و آنها را تبديل به انسان‌هاي منفعل ساخته که درون اين کشتي طوفان زده گرفتار شده‌اند و ناآگاهانه راهي جز پيروي کردن از تصميمات صحنه گردانان مدگرايي که همان شرکت‌هاي بزرگ چند مليتي مي‌باشند ندارند.
منبع:فرهنگ مد -علی جمشیدی فر

درودبزرگوار...این مقاله کوتاه در رابطه با شعر زیبا وبروز شما سخنان جالبی داشت بد ندیدم تا با هم بخوانیم.

آدم شدنم که سهل و ساده ست رفیق
لازم بشود قیافه هم می گیرم !

.....

آدم نشده اشرف مخلوقاتیم ؟
انسانیت کجا و اشرافیت ؟


درود آقا .. درود
دو بند بداهه .. تقدیم با

درود بزرگوار
بسیار زیبا ست

سلام بر شما بزرگوار

بسیار زیبا و با مفهوم بود

زادروزتون مبارک

درود بر جناب صادقی بزرگوار

بسیار زیبا و ناب دستمریزاد
زادروزتان گرامی باد امید است همیشه در تمام لحظات زندگی شاد و خوشبخت باشید

سلام بر شما!
بسیار عالی و پر محتوا بود.

جناب آقای صادقی عزیز، سلام علیکم.
..............................................................
به تمامی معنا....(رباعی )ست......کامل.....
مفهوم...وتصویررا درهم امیخته اید تا....اینه ای باشید برای (آدم ها)....
ولی چه سود که....(انسانم........آرزوست).خسته نباشید بزرگوار...
می اموزم در درمکتبتان....شادباشید انشاءا........

درود بر شاعر توانا
و ادیب بزرگوار حضرت صادقی گرامی
رباعی هدف مندتان از اوضاع اجتماعی
و مد گرایی بسیار زیبا و پربار بود
امید وارم به هدف اصابت کند
و افراد خام نگر را از خواب غفلت
بیدار کند انشاالله تعالی
فرا رسیدن ماه عزای حسینی را به
حضرت عالی و تمامی شیعیان جهان
تسلیت عرض مینمایم
و دعای خیرتان را خواستارم
بر قرار باشید و سر فراز

اینجور افراد به پشت آینه نگاه میکنند !
به خیالشان " مد " یعنی همین !!!

سلام و عرض ادب محضرتان جناب صادقی گرانقدر
بسیار عالی و نغز سرودید

لذت بردم
دستمریزاد

زنده باشید

سلام و درود ها بر شما
عالی بود . حرف نداشت.

درودها
حکیمانه بود

بعضی ها فکر میکنند چون مد هست هر چه را باید پوشید!!!!

سلام بزرگوار
بسیار عالی بود
بیکران سپاس
پایا باشید 🌺🌺🌺🌺🌺🌺

سلام
دوست من
ممنون

سلام جناب صادقی عزیز
باید که قیافه مثل آدم باشد
قافیه و دریف قشنگی گرفته اید و بسیار زیباست

آقا تولد که همین یک ماه پیش داشتید! شعری به مناسبت زاد روز ، با ردیف شهریور، منتشر کردید تاریخ تولدتان را نگاه کردم دیدم مصادف است و اتفاقا اولین نفر خودم ارتباط شعر را کشف کردم و تبریک گفتم که

درود بر جنابعالي
عالي بود
بنده بسيار لذت بردم
موفق باشيد

درود بر شما
بسیار زیبا و به جا