سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 31 ارديبهشت 1404
    25 ذو القعدة 1446
      Wednesday 21 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        امام علی ع :خودپسندی سر آغاز کم خردی است.

        چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت

        هذیان \\\\

        شعری از

        ژیلاراسخ

        از دفتر واژه های تنهایی نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ دی ۱۳۹۰ ۱۴:۳۰ شماره ثبت ۵۰۴۸
          بازدید : ۱۰۲۳   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ژیلاراسخ

        هذیان "۹"

        می نویسم شعری ،جوهرش خون دل

        بیت ،بیتش بخدا حرف دل

         کاغذش پیرهن آرزو و ناکامی

        که نویسم شعری

        شعر تنهایی و هذیان هایم

        آه............!

        یادمن نیست که آن قافیه ی قلبم  را ،به کجا باخته ام

        سر شور یده و بی تاب وتبم را به چرا ساخته ام

        گفته بودم که زنم؟!

        زنی از قوم  غریب ؟!زنی از ایل جفا؟!

        ساکن کوچۀ دیروز شما!

        بهترآنست بگویم زنی از جنس وفا

        اونکرده نه خطا وُ ؛ وَ نه انجام گناه

        او به لاک خود وآن غربت شب های تنش

        و به سوکِ خود و غم های دلش

         می سازد!

        وچه سخت........می گرید!

        مرثیه می خواند!

         روی قبرش بگذارید...

          گل سرخی \"29ekxlw[2]\"که روئیده از آن شرم حضور

         وای براین زن تنها چه کند؟

        روح و جسمش خسته !

        حُرمتش چون قلمش بشکسته!

        نکِشیدَش به صُلابه ، ندوزید دهانش !

        بگذارید که در ماتم خود سخت بگرید

        \"HRDmMLiX7DELSFNlmRKegw\"

        گفته بودم که زنم!

        زنی از جنس وفا،زنی از خواب خدا! 

        بگذارید بمیرد

        تا که در خلوت محض ،ساز بیگاری خود کُوک کند

        بگذارید که در خاک بمیرد

        یا که  او سخت بگرید 

        بگذاریدکه او ........ خواب ببیند!!

        \"29ekxlw[2]\"ژیلاراسخ۹/۲/۲۰۱۱

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        یا وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم ااا درد دارد که می بینم ااا دیگران یاد عشق هایشان می افتند ااا ولی تو هنوز در عالم بی خیالی طی می کنی
        ساسان نجفی(سراب)

        یاد شهدای خدمت خصوصا سید مظلومان گرامی باد اا هارداسان یعنی کجایی مرد میدان هارداسان اا ای دل غمگین و ای لب های خندان هارداسان اا در کدامین کوچه دنبالت بگردم بعد از این اا در کدامین روستا در زیر باران هارداسان اا خاطرت می آید آن شب را که در مه گم شدی اا تا کجاها رفته بودی ای مسلمان هارداسان اا زیر و رو کردیم و پشت میز عکسی از تو نیست اا با عبای خاکیت استان به استان هارداسان اا آن یتیم آن دخترک آن کارگر آن پیرمرد اا از چه دنبال تو می گردد کماکان هارداسان اا آهنگ هارداسان با صدای مهدی رسولی
        سیده نسترن طالب زاده

        ن کمر بستند بهر کین شهان ترکان پیکاری اااهمه یکدل به خونخواری اااا همه تاجی ز جراری
        شاهزاده خانوم

        ن دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من
        سیده نسترن طالب زاده

        ش دل بردی از من به یغما اااا ای تُرک غارتگر من

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1