يکشنبه ۲ دی
\یک عمر نگاه یواشکی من و خنده های شیطنت آمیز تو\ شعری از محمد فروزان
از دفتر یک قصه، دو آدم نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ ۰۹:۲۵ شماره ثبت ۵۰۱۲۶
بازدید : ۶۵۶ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب محمد فروزان
|
صدایت را میشنوم
چاق سلامتی با خاله خانباجی های محل
با همان لحن آرامی که مخصوص توست
دلم هوایی می شود
به کوچه سرک میکشم
همه جا بوی عطر تو را گرفته
با رایحه برگ درختان
در رطوبت و باد
حس شاعرانه ام غوغا میکند
آخر کسی چه میداند
دیدن تو درآسمان نیلی
و وزش باد در موهای تو
چه بر سر من آورده
صحبت آش نذری وچارقد سپیدت که نیست
صحبت یک عمر نگاه یواشکی من
و خنده های شیطنت آمیز توست
ترس از رفتن بی خداحافظی
و آن امانتی جا مانده
که سالهاست دست من است
این بار می خواهم
همانی شوم که تو در خواب دیده ای
فردا صبح که بیدار میشوی
آسمان نیلی شده است
چارقد سفیدت را سر کن
به کوچه ما بیا
مرا صدا کن
با همان خنده های همیشگی
من به انتظار تو ایستاده ام
(م.ف)
95.06.19
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
یک رویای خاطره انگیز
زیبا بود